مجله کودک 440 صفحه 31
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 440 صفحه 31

خالهیعروسکمن شهرامشفیعی آن وقتها که دخترِ کوچکی بودم، یک دوستِ خوب داشتم. من و دوستم، همیشه توی حیاطِ خانه بازی میکردیم. من یک عروسک داشتم. دوستم عروسک نداشت. رنگِ عروسکم، «عروسکی» بود. رنگِ چشمهای دوستم خاکستری بود. دوستم، همیشه عروسکم را جلوی چشمایش میگرفت و تماشا میکرد. آن وقت، چشمهایش به رنگِ عروسک میشد. من مادرِ عروسکم بودم. الماس ممکن است درخشش مات یا کدر داشته باشد.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 440صفحه 31