چون با من بازی کرد.
ما حتی با هم کشتی
هم گرفتیم و من
برنده شدم. خدا
خیلی مهربان است.
او دلش نمیخواهد
هیچکس ناراحت و
بیحوصله باشد.حالا هر
شب، وقتی پدرم وضو
میگیرد،من جانماز را برایش پهن
میکنم.چون میدانم با اینکار من، هم خدا
خوشحال میشود
و هم پدرم.
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 11صفحه 9