مجله خردسال 21 صفحه 4
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء - مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 21 صفحه 4

گردنبندی که قشنگ بود فریبا کلهر خانم غازه، گردنبند خیلی دوست داشت. بهار که شد، توی گل­ها رفت. گل­ها رنگارنگ بودند. یکی صورتی بود، یکی قرمز. یکی سفید بود، یکی آبی.اندازه­ی گل­هـا هم با هم فرق داشت. یکی بـزرگ بود، یکی کوچک، یکی هم متوسط. خانم غازه چند تا گل کوچک صورتی چید و از آن­ها یک گردنبند درست کرد. گردنبند گلی­اش را به گردن انداخت و پیش دوستانش رفت. دوستانش از گردنبند او تعریف کردند و گفتند: «خانم غازه، تو چه قدر با فکر و بـا سلیقه هستی!» بهـار گذشت. تـابستان شد. همـه جـا پر از میوه شد. میوه­ها رنگارنگ بودند. یکی قرمز بود، یکی سفید بود، یکی صورتی بود. یکی زرد بود. اندازه­ی میوه­هـا هم فرق داشت. خانم غـازه چند تا میوه­ی قرمز کوچک چید و با آن­ها یک گردنبند درست کرد. گردنبند میوه­ای­اش را به گردن انداخت و پیش دوستانش رفت. دوستانش از گردنبند او تعریف کردند و گفتند: «خانم غازه، تو چه قدر با فکر و با سلیقه هستی.»

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 21صفحه 4