مجله کودک 07 صفحه 14
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 07 صفحه 14

لبخند دوست داستانهای یک قُل دو قُل قسمت دوم پرستاری که گُنده بود طاهره ایبد من و برادرم آمدیم به دنیا، یعنی اول برادرم آمد و بعد من آمدم. یک دستبد سفید بستند به دست برادرم. یکی هم بستند به دست من. روی دستبدها یک چیزی نوشته شده بود؛ وی ما که هنوز مدرسه نرفته بودیم که بلد باشیم نوشته بخوانیم . اصلاً توی شکم مامان، مدرسه نبود. آن قُلِ من گفت: «مگه ما دختریم که این چیزها رو میزنن به دستمون؟!» بعد هی دستش را تکان داد که آن را در بیاورد، ولی درنیامد. ما دوتا را گذاشته بودند توی

مجلات دوست کودکانمجله کودک 07صفحه 14