مجله کودک 39 صفحه 21
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 39 صفحه 21

جزیرة متروکه یک روز که در کنار ساحل به پیادهروی مشغول بودیم، نامهای در بطری دریافت کردیم که در آن نوشته شده بود: «بیایید دنبال من». کشتیام غرق شده بود و من وارد جزیزهای متروکه شدم. ما بلافاصله با کشتی حرکت کردیم و بلافاصله آن جزیره را یافتیم. تا پایمـان را به ساحل گذاشتیم، یک ماشین آخرین سیستم مقابلمان ظاهر شد و یکی از آن پیاده شد. او گفت که همانی است که نامه را فرستاده و از ما بخاطر آمدنمان تشکر کرد. سپس پیشنهاد کرد که در جزیرة متروکه گشتی بزنیم. کمی بیشتر نرفته بودیم که به فرودگاه جزیره رسیدیم. آنجا پراز هواپیما بود. ما سوار یکی شدیم و بالای جزیره حرکت کردیم. در آنجا او هزاران خانه ویلایی، پارک، رستوران و بیمارستان داشت. من و پدرم از تعحب دهانمـان باز مانده بود. عصر که شد، خواستیم برگردیم اما آن مرد با ما نیامد و گفت که اینجا راحتتر است. ما هم برگشتیم. روز خیلی خوبی را در آن جزیرة کاملاً متروکه گذراندیم. ای کاش من هم یک جزیرة متروکه داشتم. نوشتة دامون منصوری، کلاس پنجم دبستان از تهران

مجلات دوست کودکانمجله کودک 39صفحه 21