مجله کودک 103 صفحه 32
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 103 صفحه 32

یاد دوست باید برویم به مناسبت 13 مهر، روز هجرت امام خمینی از عراق به پاریس امام سیزده سال در نجف بودند. در این مدّت، مشکلات زیادی برای ایشان به وجود آمد. خیلیها با ایشان هماهنگ نبودند و در برابر مبارزات ایشان موانعی ایجاد میکردند. دولت عراق هم تا آنجا که میتوانست، بر علیه امام توطئه میکرد. از همه سختتر، شهادت حاج آقا مصطفی فرزند بزرگوار ایشان بود که نزدیکترین یار امام بودند. امّا امام همة این مشکلات را تحمل میکردند. طوری که بعد از شهادت فرزندشان هم کوچکترین تغییری در برنامههایشان ندادند. تا این که بالاخره آنقدر اوضاع دشوار شد که امام مجبور شدند عراق را ترک کنند. در سحرگاه آخرین شبی که امام در نجف بودند، خدمت ایشان رسیدم. با خودم میگفتم: «خداوندا! فردا شب و شبهای دیگر که امام در نجف نیستند، چه خواهد گذشت؟» آخر او بعد از خدا و حرم امیرالمؤمنین(ع)، تنها پناهگاه ما بود. در حالی که گریه گلوگیرم شده بود، عرض کردم: «آقا! نمیشود از این سفر صرف نظر کنید؟ کویت که جای امنی نیست، سوریه هم همینطور. ایران که وضعش معلوم است، کجا میخواهید بروید؟» امام فرمودند: «قصة من با این قوم، تمام شد. دیگر نمیگذارند اینجا بمانم، ناگزیر باید بروم. من در اینجا با حرم مطهر امیرالمؤمنین(ع) مأنوس بودم، امّا خدا میداند در این سیزده سال از دست اینها چه کشیدم...» و بعد ماجرای سفر به کویت و نهایتاً پاریس پیش آمد. از خاطرات آیتالله سید جعفر کریمی

مجلات دوست کودکانمجله کودک 103صفحه 32