مجله کودک 230 صفحه 30
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 230 صفحه 30

ترجمه محمد علی دهقانی «امتحان» طوطی روی یک شاخۀ بلند درخت نشسته بود و با غرور از خودش تعریف می­کرد. می­گفت: - من خیلی خوب می­توانم مثل آدمها حرف بزنم. از زبان پرنده­ها هم اصلا خوشم نمی­آید! دیگر بعد از این یک کلمه هم به زبان پرنده­ها نمی­گویم. - چند زاغ کبود، وقتی این حرفها را شنیدند، پیش کلاغ پیر رفتند و گفتند: - این طوطی چقدر مغرور است! او می­گوید از این به بعد می­خواهد فقط به زبان آدمها صحبت کند. مثل این که از زبان پرنده­ها خیلی بدش می آید! کلاغ پیر گفت: اما ناگهان یکی از پله­های پل که زیر پای کوسکو است، نیز فرو می­ریزد. حالا وضعیت هر دو مانند همدیگر است.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 230صفحه 30