احکام زن حائض
و آن چند چیز است: از جمله: جایز نبودن نماز، روزه، طواف و اعتکاف بر حائض. و از جمله احکام حائض: حرام بودن چیزهایی است که بر هر محدثی ـ به حدث اصغر یا اکبر ـ حرام است و آن ها عبارت است از مسّ نام خدای متعال و همچنین است بنابر احتیاط (واجب) مسّ اسامی پیغمبران و ائمه علیهم السلام و مسّ نوشتۀ قرآن بنابر تفصیلی که در وضو گذشت. و از جمله احکام حائض این است که: آنچه بر جنب حرام است، بر حائض نیز حرام است و آن عبارت است از خواندن سوره های عزائم یا مقداری از آن ها و داخل شدن در مسجد الحرام و مسجد النبی صلی الله علیه و آله وسلم و توقف در سایر مساجد، و قرار دادن چیزی در مساجد بنابر آنچه که در بحث جنابت گذشت، زیرا حائض در جمیع احکام مانند جنب است. و از جمله احکام حائض این است که: نزدیکی و ادخال در قبل حائض ـ هم بر مرد و هم بر زن ـ حرام است، اما سایر استمتاعات مانند بوسیدن و تفخیذ و مانند آن ها حتی ادخال در دبر حائض بنابر اقوی جایز است؛ اگرچه نزدیکی در دبر حائض کراهت شدیده دارد و احتیاط (مستحب) اجتناب از آن است و همچنین مکروه است استمتاع و التذاذ از ما بین ناف تا زانوی حائض. و آنچه که گفته شد حرام است در صورتی است که علم به حیض داشته باشد؛ یا بر اساس علامات شرعی مثل عادت ماهانه و تمیز و مانند این ها ثابت شده باشد، بلکه همچنین است زنی که مطابق روایات، هفت روز را حیض قرار می دهد و یا به عادت نزدیکانش رجوع می نماید. و اگر مرد نداند که زن حائض است و در حال نزدیکی بفهمد باید فوراً از او جدا شود و همچنین است در صورتی که زن حائض نباشد و در اثنای نزدیکی حائض شود. و اگر زن از حیض شدن و یا بر طرف شدن آن خبر دهد باید قول او را قبول نمود، بنا بر این نزدیکی در صورت اخبار زن به حیض شدن حرام و در صورت اخبار به پاک شدن جایز است.
مسأله 1 ـ در حرام بودن نزدیکی، بین زن دائمی و غیر دائمی و زن آزاد و کنیز فرقی نیست.
مسأله 2 ـ وقتی زن پاک شود، قبل از غسل نیز، نزدیکی شوهر با او جایز است ولی
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 62 مکروه می باشد، بلکه قبل از شستن فرج هم جایز است ولی بنابر احتیاط (مستحب) قبل از شستن آن، نزدیکی نکند.
و از جمله احکام حائض این است که: در صورت نزدیکی با او بنابر احتیاط (واجب) دادن کفّاره لازم است و آن در نزدیکی با زوجه عبارت است از یک دینار در اول حیض و نصف دینار در وسط آن و یک چهارم دینار در آخر آن. و کفّاره ای بر زن نیست اگرچه خود به این کار راضی باشد. و نزدیکی با زن حائض در صورتی کفّاره دارد که شوهر حرمت آن و حائض بودن زن را بداند، بلکه بنابر احتیاط (واجب) در بعضی از موارد جهلی که از روی تقصیر باشد نیز کفّاره لازم می شود.
مسأله 3 ـ مقصود از اول و وسط و آخر حیض، ثلث اول و ثلث دوم و ثلث آخر آن است بنا بر این اگر حیض زن شش روز بود هر ثلثی دو روز می شود و اگر هفت روز بود، هر ثلثی دو روز و یک سوم روز می باشد.
مسأله 4 ـ اگر شوهر به اعتقاد این که زن حائض است، نزدیکی کند و سپس معلوم شود حائض نبوده و یا به اعتقاد این که حائض نیست نزدیکی نماید و بعداً معلوم شود حائض بوده، کفّاره ای بر او نیست.
مسأله 5 ـ اگر در اثنای نزدیکی حائض شود و فوراً از او جدا نشود، در این که کفّاره لازم باشد اشکال است و احتیاط (واجب) لزوم آن است.
مسأله 6 ـ جایز است قیمت دینار پرداخت شود و میزان، قیمت زمان پرداخت است.
مسأله 7 ـ باید کفّارۀ مذکور را به یک فقیر یا به سه فقیر بپردازد.
مسأله 8 ـ با تکرار نزدیکی در اوقات مختلف مثل آن که هم در اول و هم در وسط و هم در آخر حیض باشد، کفّاره مکرر می شود بنا بر این باید یک دینار و سه چهارم دینار کفّاره بپردازد. و همچنین اگر در یک وقت، نزدیکی تکرار شود و بعد از هر نزدیکی کفّاره اش را بپردازد کفّاره هم مکرر می شود و اگر بعد از هر نزدیکی کفّاره را نپرداخته باشد دو قول است که احتیاط (واجب) آن است که کفّاره مکرر می شود.
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 63 و از جمله احکام حائض این است که: طلاق حائض در صورتی که به او دخول شده و حامله نباشد و شوهرش حاضر و یا در حکم حاضر باشد به این که به آسانی بتواند از حال زن ـ حیض یا پاکی او ـ اطلاع پیدا کند، باطل است، پس اگر دخولی به او نشده یا حامله باشد یا شوهرش غایب و یا در حکم غایب باشد به این که با حضورش هم نتواند از حال زن اطلاع پیدا کند، طلاقش صحیح است. و جزئیات این مسأله در جای دیگر (کتاب طلاق) بحث می شود.
مسأله 9 ـ اگر شوهر غایب باشد و به کسی که حاضر است و می تواند از حال زن اطلاع پیدا کند وکالت (در طلاق) دهد، برای وکیل، طلاق زن در حال حیض جایز نیست.
و از جمله احکام حیض این است که: واجب است پس از قطع خون حیض برای هر چیزی که به طهارت از حدث اکبر مشروط است غسل کند. و کیفیت و احکام غسل حیض مانند غسل جنابت است، جز آن که غسل حیض از وضو کفایت نمی کند، بنا بر این وضو بعد از غسل حیض و یا قبل از آن برای هر چیزی که مشروط به وضو است ـ مانند نماز ـ واجب است، به خلاف غسل جنابت همان طور که گذشت. و در صورتی که تنها وضو گرفتن ممکن نباشد، باید غسل کرده و بدل از وضو تیمّم نماید و اگر تنها غسل ممکن نباشد باید وضو بگیرد و تیمّم بدل از غسل نماید و اگر هیچ کدام ممکن نباشد دو تیمّم نماید، یکی بدل از غسل و دیگری بدل از وضو.
مسأله 10 ـ اگر به اندازه ای آب داشته باشد که تنها برای وضو یا غسل، کفایت می کند بنابر احتیاط (واجب) باید غسل را مقدم بدارد.
مسأله 11 ـ اگر بدل از غسل، تیمّم کند سپس به حدث اصغر، محدث شود تا زمانی که قدرت بر غسل پیدا نکرده تیمّمش باطل نمی شود، و احتیاط (مستحب) آن است که تیمّم را تجدید کند.
و از جمله احکام حائض این است که: قضای روزه های واجب که در حال حیض آن را ترک کرده است واجب است چه روزه های ماه رمضان باشد، یا غیر آن بنابر اقوی. و همچنین نمازهای واجب غیر یومیه مانند آیات و دو رکعت نماز طواف و نماز نذری را،
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 64 باید بنابر احتیاط (واجب) قضا نماید، به خلاف نمازهای یومیه ای را که در حال حیض ترک نموده که قضای آن ها بر او واجب نیست. البته اگر بعد از دخول وقت نماز، به اندازه ای از وقت بگذرد که بتواند در آن وقت، حداقل واجبات نماز را متناسب حالش، از جهت کندی و سرعت، مریضی و صحت، حضر (در وطن بودن) و سفر، و با تحصیل شرایطی که دارا نیست ولی به لحاظ تکلیف فعلی اش باید آن ها را تحصیل کند ـ مانند وضو و غسل یا تیمّم ـ به جا آورد، ولیکن به جا نیاورد و حائض شود، باید این نماز یومیه را قضا نماید، بر خلاف زنی که این مقدار از اول وقت را (درحال پاکی) درک نکرده که قضا بر او واجب نیست. و بنابر احتیاط (مستحب) اگر به اندازۀ انجام نماز با طهارت از اول وقت بگذرد، اگرچه وقت تحصیل سایر شرایط را نداشته باشد، نماز را قضا می نماید، ولی بنابر اقوی قضای آن واجب نیست.
مسأله 12 ـ اگر قبل از آن که وقت نماز بگذرد (آخر وقت) از حیض پاک گردد، پس در صورتی که از وقت به مقدار ادای یک رکعت با تحصیل شرایط آن، درک نماید باید نمازش را به نیّت ادا به جا آورد و اگر به جا نیاورد باید قضا نماید، بلکه بنابر احتیاط (مستحب) با داشتن وقت فقط برای طهارت و ادای یک رکعت ـ هرچند وقت برای سایر شرایط نباشد ـ باید قضا کند، اگرچه بنابر اقوی واجب نیست.
مسأله 13 ـ اگر گمان کند که وقت برای یک رکعت نماز با تحصیل شرایط آن ندارد و نمازش را ترک کند و سپس معلوم شود که وقت داشته، قضای نماز واجب است.
مسأله 14 ـ اگر در آخر روز پاک گردد و از وقت به اندازۀ چهار رکعت در وطن یا دو رکعت در مسافرت، درک نماید باید نماز عصر را بخواند و نماز ظهر ـ هم ادا و هم قضا ـ از او ساقط می شود. و اگر از وقت به اندازۀ پنج رکعت در وطن یا سه رکعت در مسافرت، درک نماید، هر دو نماز بر او واجب است و اگر آن ها را ترک کند قضای هر دو واجب است. و اما نماز مغرب و عشا در صورتی که از آخر شب کمتر از وقت پنج رکعت در وطن و یا کمتر از چهار رکعت در مسافرت، درک نماید، فقط نماز عشا بر او واجب است و نماز مغرب ـ هم ادا و هم قضا ـ از او ساقط می شود.
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 65 مسأله 15 ـ اگر به اعتقاد آن که برای هر دو نماز وقت کافی است آن ها را بخواند، سپس معلوم شود که کافی نبوده است و وظیفه اش خصوص نماز دوم بوده است، نمازش صحیح است و چیزی بر او نیست و چنین است اگر نماز دوم را به جا آورد سپس معلوم شود که وقت ضیق بوده است (یعنی بر خلاف اعتقادش فقط برای نماز دوم وقت داشته است). و اگر هر دو را ترک کند، فقط قضای نماز دوم واجب است. و اگر نماز دوم را به اعتقاد ضیق وقت مقدم بدارد سپس معلوم شود که وقت برای هر دو داشته است نمازش صحیح است و باید نماز اول را بعد از دومی به جا آورد و اگر بعد از وقت معلوم شود که برای هر دو نماز، وقت داشته است باید اولی را قضا نماید.
مسأله 16 ـ برای زن حائض مستحب است در وقت هر نماز پنبه را عوض کرده و وضو بگیرد و به اندازۀ خواندن نماز رو به قبله بنشیند و ذکر خدا نماید. و خضاب کردن با حنا و غیر آن و خواندن قرآن اگرچه کمتر از هفت آیه باشد و حمل قرآن هر چند در روکش و غلاف باشد و رساندن جایی از بدن به کناره ها و مابین سطرهای آن، برای زن حائض مکروه است.
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 66