اما فضایل حلم به حسب عقل، معلوم و ثابت است، و آثار شریفه مترتّبه بر آن بر کسی که صاحب عقل سلیم است پوشیده نیست. و کفایت کند در فضل آن، آن که خدای تعالی در قرآن شریف، خود را به حلم معرفی فرموده؛ در سوره بنی اسرائیل آیه 44 فرماید: «انَّهُ کَانَ حَلِیمَاً غَفُورَاً»، و در سوره احزاب، آیه 51 فرماید: «وَ کَانَ الله عَلِیمَاً حَلِیمَاً» و این، دلیل بر آن است که حلم از اوصاف کمالیه ای است که از کمالات مطلقه است، و موجود بِما انّه موجودٌ به آن متصف شود؛ زیرا که در فلسفه مقرّر است که اوصاف حق آن است که از کمالات مطلقه باشد و از صفات موجود بما انَّه موجودٌ باشد، و در اتصاف وجود به آن، تخصّص استعداد ریاضی و طبیعی در کار نباشد.
و تمام اوصاف کمالیه از جنود رحمان است؛ زیرا که جنود حق و رحمان ظلّ او است، و ظلّ شی ء مباینت عزلی با او ندارد، و تباین وصفی ـ که تفاوت به کمال و نقص است ـ دارد، که در قرآن شریف از این معنی دقیق عرفانی و حقیقت ثابت برهانی، به آیه و نشانه تعبیر شده است.
کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 382 و نیز خدای تعالی حضرت ابراهیم «خلیل الرحمن» را ـ که از اعاظم کُمَّل دارِ وجود است ـ توصیف به حلم فرموده است؛ در سوره هود، آیه 75 فرماید: «انَّ ابرَاهِیمَ لَحَلِیمٌ اوَّاهٌ مُنِیبٌ» و حضرت اسماعیل ذبیح الله را نیز به حلم توصیف فرموده؛ در سوره صافّات، آیه 101 فرماید: «فَبَشَّرنَاهُ بِغُلامٍ حَلِیمٍ»، در مقام بشارت به حضرت ابراهیم می فرماید: «بشارت دادیم او را به پسر بردبار». و از میانه تمام اوصاف کمال، این صفت را انتخاب فرموده، و این از غایت عنایت ابراهیم خلیل به این صفت کمال بوده است، و یا عنایت حق تعالی، یا هر دو. و در هر صورت، برجستگی این ملکه شریفه را ثابت می کند.
و در روایات شریفه از این خُلق شریف مدح شایان شده. در کافی شریف، سند به حضرت باقر العلوم ـ سلام الله علیه ـ می رساند که گفت: «همانا خدا دوست می دارد با حیاء حلیم را».
و در روایت دیگر می فرماید: «رسول خدا گفت: همانا خدا دوست می دارد با حیاء حلیم عفیفِ بسیار با عفَّت را»، و پیش اهل محبت و معرفت، این مدح، بالاترین مدحها است؛ زیرا که نزد آنان محبّت الهی با هیچ چیز مقایسه نشود و هیچ چیز موازنه با آن نکند. و از شیخ بهائی ـ رحمه اللّه ـ منقول است که گفته: «خداوند کسی را که دوست دارد، از لقاء خود محروم نکند و او را به وصال خود برساند و این خاصیت بس است برای خُلق شریف؛ برای کسانی [ که] اهل
کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 383 معرفت و دل بیدارند».
و در وسایل، از شیخ صدوق ـ رحمه اللّه ـ به سند خود منقول است، از حضرت صادق از پدرانش که پیغمبر در جمله وصیتی که به امیرالمومنین می کرد، فرمود: «یا علی! آیا خبر بدهم به شماها به شبیه ترین شما به من در خُلق؟ گفت: بلی یا رسول اللّه! فرمود: نیکوترین شما در خلق، و بزرگترین شما در حلم، و نیکوکارترین شما به خویشاوندانش، و با انصاف ترین شما دربارۀ خودش».
و از خصال شیخ صدوق به سندش از حضرت صادق ـ از پدرش، از جدَّش، از علیّ بن ابی طالب روایت است که رسول خدا فرمود: «هیچ چیزی با چیزی جمع نشده فاضلتر از حلم که با علم جمع شود».
و در این باب، روایات بسیار در کتب معتبره است که باید به خود آنها رجوع شود.
باید دانست که چون از فصل سوّمِ مقصد بیستم، فطری بودن «حلم» واز جنود عقل و رحمان بودنِ آن، و برخلاف فطرتِ مخموره بودن «سفه» واز جنود ابلیس و جهل بودنِ آن معلوم شود، ما در این جا فصلی جداگانه برای آن منعقد نکردیم.
کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 384