مطلبی که در این بحث باقی مانده است آن است که: آیا بنای عقلا بر ترجیح نظر اعلم در مواردی که اجمالاً یا تفصیلاً از اختلاف آن با نظر غیر اعلم آگاهی دارند، الزامی است؟ یا به خاطر رعایت احتیاط بوده و الزامی ندارد؟
بعید نیست که احتمال دوم درست باشد؛ زیرا ملاک عمل در هر دو وجود دارد. و نزدیکتر بودن نظر اعلم به واقع، بر فرض صحت نیز باعث نمیشود عقلا الزاماً آن را ترجیح دهند. از این رو میبینیم عقلا به مجرد عذرهای غیرموجهی چون دوری راه، زیادی تعداد مراجعین و سختی دسترسی به اعلم ـ هر چند که این سختی اندک باشد ـ به فرد غیر اعلم
کتاباجتهاد و تقلید (ترجمه الاجتهاد و التقلید)صفحه 74 رجوع میکنند. و معلوم میشود اگر ترجیح رای اعلم از نظر عقل الزامی داشت، چنین عذرهایی پیش عقل و عقلا پذیرفتنی نبود. و این در حالی است که عقلا اجمالاً نسبت به اختلاف نظر اهل فن آگاهی دارند.
بنابراین، ترجیح نظر اعلم، غیر الزامی و تنها از باب رعایت احتیاط است. لذا اگر برای کسی ممکن باشد تا همه صاحب نظران را جمع کند تا در موردی از آنها نظر بخواهد، حتماً این کار را انجام میدهد و چنین اقدامی نه به خاطر بیاعتنایی به نظر اعلم یا غیر اعلم؛ بلکه از باب رعایت احتیاط است.
خلاصه اینکه تنها ملاک و ضابطه در رجوع جاهل به عالم همانا اعتقاد به ناچیزی اشتباه و دفع احتمال خلاف است که در هر دو [نظر اعلم و غیر اعلم] وجود دارد. و در صورت تعارض رای آنها، قاعده اقتضا میکند هر دو نظر ساقط گردد و در صورت امکان، اصل احتیاط و الا تخییر جاری میشود. هر چند ترجیح نظر اعلم در هر حال بهتر است(دقت کنید).
با این حال، مشکل است بتوان به تعارض رای اعلم با غیر اعلم نظر داشت، بهویژه در مورد بحث که به حجت شرعی در تکالیف الهی مربوط میشود؛ چرا که در اینجا تکلیف بین واجب عینی و تخییری بوده و اقتضای اصل، انتخاب واجب عینی است. بنابراین، اعتقاد به ترجیح الزامی نظر اعلم، چه بسا مناسبتر باشد با توجه به اینکه فقها آن را همچون امور مسلم و ضروری تلقی کردهاند.
از طـرفـی، معـلوم نیست عقلا در صورت علم تفصـیلـی ـ و حتــی
کتاباجتهاد و تقلید (ترجمه الاجتهاد و التقلید)صفحه 75 اجمالی منجّز ـ به اختلاف نظر غیر اعلم با اعلم، بر اساس رای غیر اعلم عمل نمایند؛ اگر نگوییم در صورت احراز عدم اختلاف نیز به نظر غیر اعلم عمل نمیکنند. البته بعید نیست که ترجیح قول اعلم در صورت علم تفصیلی به اختلاف فتوای فقها الزامی باشد، نه در صورت علم اجمالی؛ به اینکه مثلاً در فلان مورد یا مورد دیگر اختلاف دارند. به عبارتی، بنای عملی عقلا در موارد علم اجمالی غیر منجز، همانند اطراف شبهه غیرمحصوره میباشد.
کتاباجتهاد و تقلید (ترجمه الاجتهاد و التقلید)صفحه 76