مجله نوجوان 30 صفحه 31
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 30 صفحه 31

تجربه ترجمه : محسن رخش خورشید مصونیت آقایان محترم! یک نجیب زاده انگلیسی ، "استوارت آلزوپ" روزنامه نگار را به ویلای ییلاقی اش دعوت کرد. "آلزوپ" این دعوت را پذیرفت و در اولین فرصت ، خودش را به ویلا رساند و زنگ در را به صدا درآورد. کمی بعد ، خانم خانه درحالیکه ، سگ خیلی بزرگی کنارش بود ، در آستانه در ظاهر شد. "آلزوپ" که در حالت عادی هم از سگها وحشت داشت ، به این سگ بزرگ که با عصبانیت گفت نگران نباشید ، "بوبو" هیچوقت به آقایان محترم حمله نمی کند. درست در همین لحظه ، سگ جلو پرید و"پای آلزوپ" را گاز گرفت. نکته : دو حالت دارد : یا "بو بو" قدرت تشخیص را از دست داده و با آن آقا در مورد محترم بودن خودش دروغ گفته است. آشنای به درد بخور! مردی در حال رانندگی در اتوبان ، بدون آنکه متوجه باشد سرعت اتومبیلش را از حد مجاز افزایش داد و ناگهان متوجه شد یک پلیس موتورسوار دارد به او فرمان ایست می دهد. پلیس بعد از متوقف کردن خودرو ، مدرک مرد را خواست و همینکه کارت شناسایی او را دید گفت : شما برای این شرکت کار می کنید ، آیا جان مورگان را می شناسید؟ مرد با خیال اینکه جان مورگان از آشنایان افسر پلیس است و می تواند از طریق او از پرداخت جریمه خلاصی یابد گفت : بله ، او از دوستهای خیلی صمیمی من است. حتما از اقوام شما است مگرنه؟ افسر پلیس همانطورکه برگه جریمه را پر می کرد گفت : خیر ، پنج دقیقه پیش به خاطر سرعت غیرمجاز جریمه اش کردم. نکته : ممکن است کسانی که شما رویشان حساب می کنید ، خودشان هم روی خودشان حساب نکنند. شمارش معکوس پسرجوانی به خدمت ارتش درآمد و از آنجایی که زیاد از مغزش استفاده نمی کرد ، تنها چیزی که یاد گرفت این بود که هروقت فرمانده شروع به شمردن می کند ، با سرعت مخفی شود و سنگر بگیرد. بعد از مدتی مسئولیت نگهداری از انبار به او سپرده شد. فرمانده کلید قفل آهنی و رمزدار انبار را به او داد و سپس تکه کاغذی از جیبش بیرون آورد و گفت : ده ... پسرک بلافاصله کلید را به زمین انداخت و با سرعت خودش را مخفی کرد. چند لحظه بعد وقتی از مخفیگاهش سرک کشید ، با چهره عصبانی و برافروخته فرمانده روبرو شد که داشت می گفت : معنی اش چیست؟ من دارم رمز قفل را برایت می خوانم و تو سنگر می گیری؟! نکته : شمارش معکوس همیشه ترسناک است ، ولی اول از همه ، باید مطمئن شد که اصلا شمارش معکوسی در کار هست یا نه! نوجوانان دوست

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 30صفحه 31