صیادان پرنده
صیادان ژاپنی همه شب غیر از شب های مهتابی و با مواقعی در تاریکی شب بوته هایی را به قایق می آویزند و آتش می زنند و به سمت پایین رودخانه می روند .
این جاست که پرندگان تربیت شده کار خود را شروع می کنند .
صیادان نخ نازکی را با گرد خاصی به گردن این پرندگان می بندند و از این طریق یک نفر میت واند هشت تا ده پرنده را کنترل کند . البته این کار دقت فراوانی می خواهد زیرا کمترین سهل اناگری باعث خفگی پرندگان می شود . پرندگان همین که شکار را دیدند به آب می زنند و با منقار ماهی ها را اسر می کنند ام قبل از آن که شکار را بخورند صیاد طناب را محکم می کند و شاکر را به زبان خدش از دهان پرنده تحویل می گیرد
هم کار هم تفریح
چون سرزمین قطب شمال بیشتر مسطح است و تا مسافت های دور برای شکار حیوانات قابل مشاهده نیست اسکیمو ها لبه پوست بزرگی را می گیرند و یک نفر را در وسط پوست با شتاب به اسمان پرتاب می کنند تا مگر شکاری را ببیند و آن را تعقیب کند .
فرد باید در آسمان تعادل خود را حفظ کند . پس ناچارم انند پا زدن روی دوچرخه پا های خود را جلو و عقب می برد و سعی می کند در وسط پوست پایین بیاید و گرنه امکان شکستگی استخوان هایش حتمی است . این کار ارموزه به صورت ورزش انجام می شود .
سرزمین آفتاب تابان
قله کوه فوجی یاما درژاپن اولین نقطه ای است که آفتاب از آنجا بر پهنه قاره آسیا ظاهر می شود . به همین خاطر ژاپنی ها کشور خود را سرزمین آفتاب تابان می نامند .
حکایت گوسفند های مرینوس
به خاطر خوی استعماری انگلستان ، امپراطور بریتایا مردی به نام فلیپ را به عنوان نخستین حکمران به سوی استرالیا فرستاد . وی چند خرگوش و خوک تهیه کرده و هنگام عبور از اسپانیا پانزده راس گوسفند مرینوس را هم به همراه خود فرد زیرا این گوسفند در تغذیه و سایر نیازمندی های بشر نقش موثری دارند .
در کمتر از نیم قرن به سبب مساعد بودن آب و هوا پانزده راس گوشفند به یکصد و پنجاه میلیون افزایش یافت و امروز اساس قتصاد استرالیا بر صدور پشم مرینوس استوار شده است . هر قدر گوسفند های مرینوس استوار شده است . هر قدر گوسفند های مرنوس به رد اقتصاد استرالیا خودند . خرگوشها باعث زحمت شدند . چون از کنترل خارج شده و اکنون صدها میلیون خرگوش در این قاره پراکنده شدند که هر روز به تعدادشان افزوده می شود .
شکار فیل در سودان
دو تیر پی در پی بی دو فیل که عاج های گرانبهایی داشتند شلیک کردیم . سرانجام فیلم ها در زیر پای ما نقش بر زمین شدند . هنوز ساعتی نگذشته بود که بیش از چهار صد نفر از سیاهان در آنجا گرد آمدند . دیری نگذشت که سیاهان با نیزه های بران خود در خون و لجن فیل غوطه زدند و برای به دست آوردن بهترین قسمت های آن دو فیل مشغول شدند و هنوز دو ساعت نگذشته بود که پوست و گوشت آ« دو فیل بزرگ به کلی پایان یافت و حتی اثری هم از استخوانها و خونشان هم باقی نمایند .
به طوری که لاشخورهایی که با بی صبری در انتظار خوردن باقی مانده فیل روی درخت های اطراف نشسته بودند در آخر کار که هیچ چیز باقی نماینده بود به پرواز در آمدند و رفتند .
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 81صفحه 5