مجله نوجوان 81 صفحه 27
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 81 صفحه 27

ببین باباجون یه بار دیگه امتحان می کنیم . این یه ساطوره محکم می گیریش تو دستت و تکونش می دی این پسره حتی نمی تونه یه ساطور تو دستش نیگر داره آخر سر یا دکتر می شه یا موهندسی چیزی پس من قصابی رو به کی بسپرم حالا چیزی نشده که خداروشکر زخمش ع میق نبوده پدر جان هیچ وخ یاد نمی گیره بگه بابا من به معلممان گفتم که می خواهم قصاب بشوم چون شغل شما قصابی است من هم به معلمان گفتم که نقش قصاب را در تئاتر مدرسه به من بهند زن یه لیوان آب قند بیار فکر کنم فشارم افتاده درینگ درینگ چی شده پسر من ناکار کرده؟ ایول چند نفر رو؟ کی ؟ کجا پسر کو ندارد نشان از پدر آق معلم با چی ناکار کرده؟ با ساطور یا پسر گل و مودب شما اهل اینکارها نیست . او در هنگام انجام یک آزمایش شیمی در المپیاد جهانی موجب انفجار آزمایشگاه شد و الو الو آقا

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 81صفحه 27