مجله نوجوان 132 صفحه 18

مال خودمان بهتراست درزمانهای دور،درزمان کریم خان زند کشورخیلی پیشرفت کرد بچه ها نگاه نخستین من توپ چرمی دارم آخ جون ...الان میرم خونه خانومم یه قورمه سبزی توپ درست کرده می زنم تورگ به طوری که اکثرتاجران کشورهای دیگر راهی ایران شدندتا اجناسشان رابه بفروش برسانند زهرمارهمسرخوبم هیچ معلوم هست کدوم گوری هستی مامانم اینا نهاراومدن این جاسرراهت ازپیتزا غذابگیربیازود خونه نق.. سلام همسرخوبم نگران نباش دارم می آم خونه تاجران کاسه بشقاب های چینی واردکرده بودند. دیگه ازاین زندگی سیرشدم...خودم روپرت می کنم پایین ...خداحافظ زندگی وای ....خدای من عجب بازیگری ..چه فنتوژنیکه ....من این بازیگرو می خوام کریم خان امنیت وآسایش زیادی را درایران برقرارکرد روهپری مگه خری جلوتونگاه کن روزی تعدادی تاجرچینی به دربارکریم خان رسیدند تا کریم خان اجناس آنان راتأیید کند تاآنهابتواننددرایران آنها رابفروشند. می شه ببینم چی آوردی برفرمایین قربان درضمن من قربان نیست من کریم خان زنده هستم آقای کاریکاتوریست می شه خواهشکنم که دیگه ادامه زندگی منونشون ندی بدآموزی داره ای بابا...مرد باش برو...تو می تونی کریم خان کاسه چینی رانگاه کرد ودستوردادیک ظرف کسی هم بیاورند این ظرف ها قیمتش چنداست قربان ظرف چینی قیمتش دو سکه است قربان ...این ظرف مسی یک سکه نقره می ارزد پسرم ...من تورو دوست دارم...این قانون بود..پسرم پسرم چشمهاتو بازکن او...پدر...پدرتومنو کشتی ..توپسرخودتی توکشتی...تو