مجله نوجوان 132 صفحه 25

دموکراسی رابدترین نوع حکومت می داند وتصریح می کند که مگرممکن است بارای عمومی (همه مردمی که جاهل هستند)یک آدم «عالم»حاکم شود؟!این شیوه انتخاب حاکم درست نیست بلکه بایدنخبگان جامعه جمع شوندویک نفرفیلسوف رابه عنوان حاکم انتخاب کنندتااو بتواند «خیر»رادرجامعه حاکم کند.حالا«خیر»چیست؟ ازنظر سقراط «خیر»چیزی است که باعث سعادت آدمی می شودوجامعه می تواندبه مددحاکم شدن آن،به خوشی وسعادت برسد،اولااینکه گفته فیلسوف حاکم شود،باعث شده که اقای فلسفه چندین دوره درانتخابهای مهم شرکت کندورای نیاورد. بنده خدا،تازه کلی هم موردتمسخرقرارگرفته با آن سیبیل ویژها ش.ثالثاً اگر بخواهیم به نظریه سقراط عمل کنیم.انتخابات شورای شهر،می شودانتخابات اعضای هیات مدیره بنگاه خیره ثالثاً...(بنابه دستورسردبیردرزمی گیریم و ازسیاست،خارج می شویم-پایانتحشیه.) اما،اما..آخرقصه این حکیم آتنی بیچاره خوش قلب،چندشاهزاده که با سقراط درخلال بحثهایش آشنا شده بودندرفتند وبه حکومت، ندادادندکه سقراط با خدایان درافتاده ومی گویدکه خدایان راقبول ندارد.حکومت یونان هم سقراط را گرفت وانداخت زندان وبعد هم محاکمه ای ترتیب دادو اورا به مرگ محکوم کرد.خود سقراط هم که دیدنمی تواند ازعقایدش دست بردارد؛با خوردن جام شوکران«زهر»به زندگی خودخاتمه دادوبه قول تاریخ نویسندگان فلسفه ،خودرافدای حقیقت کرد. می گویند روزی که درزندان بودو منتظر یکی ازدوستانش همسرو بچه اش راباوضعی رقت بارمی آوردبه ملاقات سقراط هدف دوستش این بودکه سقراط بادیدن آن سر ووضع زن وبچه اش یا حاضر شود ازنظرش دست برداردیا خوردن جام زهر،خیال زن و بچه ودوست وآشنا راراحت کرد که حقیقت رافدانمی کند. (البته برخی تاریخ فلسفه نویسان معتقدندکه همسرسقراط روزی که به زندان آمده بود،به او گفته بود که اگراززندان هم فرارکنی،خودم این دفعه می کشمت ، چون چندماه است خرجی خانه و...رانداده ای و به خاطراین الهه گوربه گورشده،خودت رابه این روزانداخته ای سقراط هم که دیده بود مرگ زیرضربه ماهی تابه .و...سخت است،باخوردن زهر،خودش خیال خودش راراحت کرد.پایان تحشیه و پایان سقراط)