مجله نوجوان 213 صفحه 13
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 213 صفحه 13

سوار شدن به اتوبوس : 1- اتوبوس با ورزشگاه و باشگاه چه فرقی دارد؟ صف از آن دست اختراعات بشر است که قرن هاست آدم ها به آن عادت کرده اند و برای پیشرفتشان به آن احساس نیاز می کنند ، ولی از وقتی که شما به زمین آمده اید هیچ چیز را رعایت نمی کنید: موقع آمدن اتوبوس با چنان وضعیتی به طرف اتوبوس هجوم می برید که انگار مسابقه دو سرعت است . خودتان نمی دانید که پس از سوار شدن شما به اتوبوس چند نفر کارشان به بیمارستان می کشد . بند سه ساعت، کمربند چهار نفر آدم و... پاره می شود. شیشه چند ساعت و ساق پا و عصای دو پیرمرد، جناق چند دانش آموز و دل یک شاعر می شکند ، از طرفی چند نفر هم داخل اتوبوس دچار خفگی می شوند و سرهایشان را از اتوبوس بیرون می آورند تا جان به جان آفرین تسلیم نکنند. این در حالی است که حرص شما را کشته است. بعد از این هجوم وحشیانه تازه دوازده صندلی هم خالی می ماند که موجبات خجالت شما را فراهم می آورد. داخل اتوبوس میله وسط اتوبوس میله بارفیکس نیست که شما به آن آویزان شوید و حرکات بالانس آفتاب و مهتاب انجام دهید، هر چند دلتان بران ماه تنگ شده باشد! قرار نیست در مدت سوار شدن به اتوبوس تمام میله های وسط اتوبوس از جا کنده شود. بنابراین فرق های عمده ای بین اتوبوس با یک ورزشگاه ساخته شده یا در حال ساخت وجود دارد. 2- اتوبوس با چه چیزهایی فرق می کند؟ کیک: کیک زرد است و بعضی صندلی ها هم که رویه های اولیه آن کنده می شود بی شباهت به کیک نیست؛ با اینکه بعضی از شما فضایی ها اینقدر عقب مانده هستید که همان لایه رویی را هم کاکائو می پندارید ولی به هر حال از روی مزه ابر صندلی هم که نفهمدید از بیات بودن صندلی باید متوجه شوید که صندلی اتوبوس قابل خوردن نیست و من توصیه می کنم شما قبل از سوار شدن به اتوبوس در منزل غذایتان را بخورید که به اموال عمومی زمینی ها آسیب نرسانید. دفتر مشق: من بدکاری کردم که به شما خواندن و نوشتن یاد دادم؟ حالا به شرش گیر کرده ام. ببینید عزیزان من ! بین دفتر مشق و صندلی اتوبوس یک فرق هایی هست شما کارهایی را در زمین رواج می دهید که آدم ها به ذهنشان هم خطور نمی کند. صندلی اتوبوس که جای یادگاری نوشتن نیست. نوشتن کلمات رکیکی مثل فضایی تنها (به این نیت که شاید کسی شما را از تنهایی درآورد) نمیتنیبخنیشنخنش (جهت سر کار گذاشتن مردم روی زمین )و... باعث می شود خیلی زود آدم ها از دست شما به تنگ بیایند و طرح ما با شکست مواجه شود و حتی مرا هم که مثلاً آدم هستم! همراه شما از زمین اخراج کنند. سطل آشغال: توی درس های قبل سطل آشغال را برای شما کشیدم و یادآوری کردم که زباله های خودتان را در آن بریزید. اما از قرار معلوم شما به کتتان نمی رود و هرموقع که سوار اتوبوس می شوید اتوبوس را با زباله دانی اشتباه می گیرید و مقداری آشغال را مهمان می کنید و موقع پیاده شدن ، عملاً اتوبوس به زباله دانی بدل شده . لذا بنده تأکید می کنم بین صندلی اتوبوس و سطل آشغال فرق های عمده ای است از نظر عمق و سطح و رنگ و کاربرد. فهمیدید؟ عمراً که فهمیده باشید! اخلاق در اتوبوس آدم ها وقتی سوار می شوند به آن نگاهی کاملاً آرمانگرایانه دارند. اتوبوس را مرکز اخلاق می دانند که در آن می­توان میزان پایبندی آدم­ها و فضایی ها را به اخلاق بسنجند، مثلاً مواردی مثل بلند شدن به احترام پیرمردها و دادن جای خود به زنان بچه به بغل از آن دست کارهایی است که شما باید یاد بگیرید و سعی کنید در اتوبوس به کار بگیرید که فرق دوست نوجوانان سال پنجم / شماره 1 پیاپی 213 / 29 فروردین 1388

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 213صفحه 13