مجله نوجوان 226 صفحه 26
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 226 صفحه 26

سینما دوست نیره رضایی مطلق برای بالا رفتن بجنب درباره انیمیشن « بالا » که این روزها حسابی سروصدا کرده است . اگر تا دیروز به این نتیجه رسیده بودید که انیمشین های « وال- ای » ، « در جست وجوی نمو » و یا « شرکت هیولا » بهترین انیمیشن هایی بوده که تا به حال دیده اید سخت در اشتباهید . حالا باید باور کنید که شرکت های « پیکسار » و « والت دیسنی » خیلی ایده های بکر دیگری در آستین دارند که هنوز رو نکرده اند . یکی از این ایده ها که چند ماه پیش همه ما را غافل گیر کرد اکران انیمیشن « بالا » (up) بود . انیمیشنی که در افتتاحیه شصت و دومین جشنواره فیلم « کن » 2009 توانست خود را نشان دهد و در سطح وسیعی در سراسر دنیا به نمایش درآمد . اما این همة ماجرا نبود . فروش بالای انیمیشن در هفته اول نظر بسیاری را جلب کرد و در این میان از روی این اثر 2 کتاب داستان و 2 کتاب رنگ آمیزی نوشته و طراحی شد . فعالان اقتصادی هم بی کار ننشستند و با پر کردن مغازه های اسباب بازی فروشی از شخصیت های اصلی قصه ، چاپ عکس های انیمیشن روی تی شرت ، ظروف مختلف و کیف و کفش و . . . بازار بقیه انیمیشن ها را کساد کردند؛ ضمن اینکه بازی های رایانه ای این اثر هم خیلی زود به بازار آمد و همه این ها نتیجه یک اثر دقیق و جذاب دیگر از شرکت « پیکسار » و « دسینی » بود . « بالا » کجاست ؟ « بالا » قصه ساده ای دارد . کم شخصیت و سرد است . حکایت پیرمردی به نام « کارل » که ما از همان لحظه اول به گذشته اش پرتاب می شویم ، وقتی که او هنوز کوچک است و با همسر آینده اش- الی- بازی می کند . او آرزو دارد که روزی به آمریکای جنوبی سفر کند و از آبشارهای آن دیدن کند . « الی » هم در این آرزو سهیم است . بعد به زمان حال برمی گردیم؛ زمانی که « کارل » 78 ساله است ، فرزندی ندارد و همسرش را هم از دست داده است . او بادکنک فروشی است که بازنشسته شده و باید به زودی به خانه سالمندان برود . و خانه ای را که سال ها با « الی » در آن زندگی کرده ترک کند.اما «کارل» حاضر نیست به این اتفاق تن بدهد و تصمیم می گیرد در لحظه های آخر عمرش به آرزوی دست نیافتنی میان خود و همسرش دست پیدا کند . برای همین هر چه بادکنک دارد را با گاز هلیوم پر می کند؛ چیزی حدود ده هزار بادکنک . و آن ها را به سقف خانه اش می بندد . این طوری است که خانه اش مثل یک بالن از روی زمین بلند می شود و او را به سرزمین های دور ناشناخته می برد . « کارل » که از این پرواز خیلی هیجان زده شده ، در یک لحظه متوجه می شود در این سفر تنها نیست . « راسل » پسر 8 ساله شیطان همسایه همسفر اجباری اوست و علاوه بر این « داک » (سگ راسل) و آدم های دیگری که با بالون به سمت آمریکای جنوبی می روند هم او را همراهی می کنند . و به این ترتیب بقیه فیلم با ماجراهای سفر « کارل » و دوستانش ادامه می یابد . سختی های بالا رفتن « بالا » را باید جزء آن دسته از انیمیشن های کم شخصیت و ساده و معمولی به حساب آورد . داستان ساده ای که به مخاطب فرصت می دهد به جزئیات کار توجه کند . ضمن اینکه نقش اول فیلم یعنی « کارل » ، « فرد ریکسن» است و « ادوارد آسنر »؛ بازیگر پیش کسوت هالیودی به جای او حرف می زند ، اما ، خوب ، به جای « راسل » هم باید پسر بچه ای حرف می زد که نظر مخاطب را جلب کند . بنابراین « پیت داکتر » ، کارگردان « بالا » ، یک کودک 8ساله ژاپنی- آمریکایی به نام « جردن ناگای » را برای این کار ، از میان 400 بچه ای که برای تست صدا آورده بوند انتخاب کرد . چون او از معدود بچه هایی بود که بی وقفه حرف می زد و بسیار پر جنب و جوش بود . دوست نوجوانان سال پنجم / شماره 14 پیاپی 226 / 27 تیر 1388

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 226صفحه 26