مجله نوجوان 191 صفحه 20

شهریار زنجانی جنگ ستارگان و سطل مکانیزه! به راحتی می‏توانند تا پایان آن را حدس بزنند. این فیلم نه تنها خود فیلمی ضعیف است بلکه نوستالژی فیلمهای جنگ ستارگان را نیز خراب می‏کند. تکنیک سه بعدی به کار رفته در فیلم مربوط به سالهای ابتدایی خلق انیمیشن سه بعدی است و لحظات و صحنه‏های ساده انگارانه و سهل انگارانۀ فیلم، گاه سطح آن را تا گروه سنّی پیش دبستانی پایین می‏برد. طراحی کاراکترها بسیار پیش پا افتاده و گاه وحشتناک است. البته تمام نقطه ضعفها متوجه کارگردان نیست. داستان فیلم نیز در بسیاری از لحظات یا مبهم است یا اینکه خیلی سطحی از کنار مسائل عبور می‏کند. خلاصه اگر کسی این فیلم را به شما داد تا ببینید، فوراً آن آن را پس بدهید و به خودش هم توصیه کنیدکه زودتر فیلم را شبانه طوری در سطل آشغال مکانیزۀ محل بیندازد که به دست گربه‏ها هم نیفتد چون حال گربه‏ها را هم به هم می‏زند، چه رسد به آدمیزاد! داستانهای فضایی و نبردهای خارج از سیّارۀ زمین، کم‏کم به دنیای انیمیشن نیز راه پیدا کرد و به خاطر تکنیک فیلمهای انیمیشنی، دست سازندگان آثار در خلق صحنه‏های مهیّج و تخیلی بازتر بود. در سال 2008، سنگاپور با همکاری آمریکا نسخه‏ای انیمیشنی از جنگ ستارگان را ساخته است که بازیگرانی همچون مت منتر، کاترین تابر، کریستوفر لی و ساموئل ال جکسون در آن به جای کاراکترهای انیمیشن سخن می‏گویند. دیو فیلونی کارگردان این اثر، فیلمی تکراری و بسیار ضعیف را ارائه کرده است. به طوری که حتی برای یک نمایش در بخش کودک تلویزیون نیز مناسب نیست. بینندگان این فیلم که «جنگ ستارگان: جنگ کلونها» نام دارد، پس از دیدن لوگوی معروف فیلمهای جنگ ستارگان و موسیقی تیتراژ آن که همان موسیقی معروف جان ویلیامز است خود را برای دیدن یک اثر تازه و یک فیلم مهیّج آماده می‏کنند ولی پس از گذشتن چند دقیقه از فیلم سری فیلمهای جنگ ستارگان ساختۀ جرج لوکاس، فیلمهایی جریان‏ساز بود که یک ژانر فضایی را در این­گونه فیلمها پایه‏گذاری کرد. بعدها نیز بیشتر فیلمهایی که در این ژانر کار شد، کم و بیش شباهتهایی به سری جنگهای ستاره‏ای دارد. تأثیر این فیلمها حتی تا آنجا پیش رفت که ریگان در دوران جنگ سرد از عنوان آن الهام گرفت و جنگ ستارگان را به عنوان یک استراتژی مبارزاتی با شوروی سابق مطرح کرد.