
شطرنج بازی کاملاً وطنی
از نظر تاریخی ظهور و رواج شطرنج در ایران و هند خیلی زودتر از اروپا بوده است . در واقع شطرنج از هند خیلی زودتر از اروپا به ایران و از آن جا به میان اعراب می رود . اروپاییها هم از طریق عربها با شطرنج آشنا می شوند و پس از آنکه ماتادورها به سرعت این ورزش را فرا گرفتند به فاصله کوتاهی در سراسر اروپا منتشر شد .
این اروپاییها بودند که نام امروزی Chess را بر آن نهادند شاید این به این دلیل که با تلفظ نام ایرانی آن مشکل داشتند برای همین اسم این بازی را با جامعه مدرنیته خود تطبیق دادند . ایرانیها به این بازی شطرنج و هندیها Shaturanga می گفتند . اگرچه امروز این نامها که برای ورزشها انتخاب شده چندان جدید و مدرن نیست ولی هزاران سال پیش این اسامی جلوه خاصی داشته است . همانطور که افراد با انتخاب نام خود تفاوتشان را با سایر قشرهای جامعه نمایان می کردند .
در ادبیات ایران هم اشاره به همه ی این نامها و بازی شطرنج فراوان است . یعنی ترجمه ای در کار نیست . این نامها ساخته ی ذهن ایرانی یا هندی اند نه برگردان از زبانی اروپایی .
مثالی در شعر خاقانی :
از اسب پیاده شو بر نطعِ زمین رخ نه
زیرِ پیِ پیلش بین شه مات شده نعمان
می بینیم که نامهای همه ی مهره های شطرنج جز وزیر و یا فرزین در این بیت آمده است البته نطع هم به معنای صفحه ی شطرنج است .
یا این بیت از مولوی :
تا کی دو شاخه چون رخی تا کی چو بیدق کم تکی
تا کی چو فرزین کژ روی فرزانه شو فرزانه شو
بیدق = عربی شده ی پیاده
فرزین = وزیر
حافظ هم می فرماید :
تا چه بازی رخ نماید ، بیدقی خواهیم راند
عرصه شطرنج رندان را مجال شاه نیست
و سعدی مرد سخن نیز در لابلای اشعارش دارد :
زمانی درس علم و بحث و تنزیل
که باشد نفس انسان را کمالی
زمانی شعر و شطرنج و حکایت
که خاطر را بود دفع ملالی
خدای است آنکه ذات بی مثالش
نگردد هرگز از حالی به حالی
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 101صفحه 22