مجله کودک 34 صفحه 4
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 34 صفحه 4

وقتی که به مسافرت می­رویم، از شهرهای کوچک و بزرگی عبور می­کنیم. هر یک از این شهرها، زیبایی­های خاص خودش را دار. اما شاید کمتر به این فکر کرده باشیم که برای حفظ این شهرها چه هزینه­های فراوانی صرف شده است. بعضی وقتها این هزینه­ها فقط پول و امکانات است. امّا گاهی هم پیشمی­آید که برای حفاظت از هر وجب خاک یک شهر، شهیدی به خاک و خون بیفتد. یکی ازاین شهرها «خرمشهر» است.اگر به نقشه ایران نگاهی بیندازید، خرمشهر را می­بینید که در گوشه جنوب غربی ایران و در کنج استان گرم خوزستان، مثل ستاره می­درخشد. در سالهایی که شما به دنیا آمده­اید، خرمشهر روزهای آرام و دلنشینی را پشت سر گذاشته است .همین حالا اگر سری به این شهر زیبا بزنیم، بچّه­های مهربان جنوب را می­بینیم که کنار اروند، مشغول بازی هستند. کشتی­هایی را می­بینیم که از خلیج فارس به سمت شهر می­آیند و باز می­گردند. ماهیگیران پر تلاش را می­بینیم که با تلاش فراوان، به فکر تامین مخارج زندگی­شان هستند و خانه­های کوچک امّا نوسازی را می­بینیم که یکی یکی سر بلند می­کنند و پناهگاهی می­شوند برای دلهای امیدوار به زندگی. امّا بیست سال پیش، همین شهر آرام و زیبا یکسره در دود و آتش غرق بود. در هیچ کجای شهر، نمی­توانستی خانه­ای را سالم پیدا کنی.در و دیوار مدرسه­ها خرد و خراب بود و نیمکتهای کلاس، از خون بچه­ها زنگین. زنها و بچّهها مجبور شده بودند شهر را ترک کنند، اما مردان شهر چه جوان و چه پیر، در گوشۀ گوشۀ کوچه­ها و خیابانها سنگر گرفته بودند و با سلاح­های اندکی که داشتند، در برابر دشمن مقاومت می­کردند. هنوز کوچه­های خاکی خرمشهر صدای قدمهای کوچک شهید بهنام محمدی و شهید حسیـن فهمیده را می­شنود که چه مظلوم و سرافراز، از شهر دفاع می­کردند. آنها کوچک بودند. شاید کمی بلندتر از اسلحه­ای که بر دوش گرفته بودند. امّا با همه کوچکی­شان دلی بزرگ داشتند. آن قدر بزرگ که نتوانسته بودند شهر را رها کنند و به جایی امن پناه ببرند. پس مردانه ایستادند و مظلومانه به شهادت رسیدند. خرمشهر با وجود همۀ این دلاوریها به دست دشمن افتاد. دشمن خونخواری که با کمک قدرتهای بزرگ، خیال فتح تمام ایران را داشت. او فکر می­کرد با تسخیر خرمشهر، راه برای پیشروی تا خود تهران هم برای او هموار می­شود. امّا نمی­دانست که از دست دادن حتّی یک وجب از خاک ایران، برای مردم ما غیرقابل تحمل بود. به خاطر همین، رزمندگان اسلام با مقاومتی بی­نظیر، توانستند خیلی زود شهر را از چنگال دشمن بیرون بیاورند. آزادی خرمشهر بیشتر به معجزه شباهت داشت. چون کشورهای بزرگ، امکاناتی در اختیار رییس جمهور عراق گذاشته بودند که با وجود آن امکانات و موانع، هیچ قدرتی نمی­توانست خرمشهر را پس بگیرد. آنها از قدرت خدا هم غافل مانده بودند. اما خدا توانست که با فرماندهی امام و فداکاری رزمندگان، خرمشهر برای همیشه به آغوش ملت باز گردد. این روز بر شما گرامی باد. سردبیر

مجلات دوست کودکانمجله کودک 34صفحه 4