
نقاش رنگهای شاد
خلاصهای از زندگی«روبنس» نقاش قرن 17
آناهیتا خطیبی
دوست خوب من:
تصور تو از یک نقاش چیست؟ یک پیرمرد عینکی با موها و ریشهای بلند که کلاه و پالتوی عجیب و غریب بلندش، توجه همـه را به خود جلب میکند و معمولاً قسمتی از سرآستین یا گوشۀ جیب آن، رنگی شده!
شخصیـت خیـالی ما، قلم موی بلنـدش را در دسـت میگیرد و از پشت عینک ته استکانی گردش به تـو، به مـن و به طبیعت اطرافش نگاه میکند و در کارگاه کوچک و شلوغش که پر از بومهای نقاشی و سطلهای رنگی است،
فقط و فقط نقاشی میکند؛پیرمرد خیالی ما از سروصدای بچهها خوشش نمیآید و همیشه نگران آن است تا مبادا یک کوچولوی بازیگوش،آرامش و نظم کارگاه نقاشی را بهم بزند و خلاصه خرابکاری کند
و...
اما نقاش دوست داشتنی ما، شیفته و عاشق بچهها بود. حضور فرشتهها و کودکان با رنگهای پرطراوت و حرکات تند و شاد
کودکانه در آثار «پیتر پل روبنس»، علاقۀ خـاص او را به بچهها نشان میدهد.
روبنس را میتوانیم نابغهای سرشار از احساس و سرزندگی بنامیم. او در سال 1577 در «سگین»-یکی از شهرهای کوچک آلمان- در خانوادهای اشرافی متولد شد. شوق و علاقۀ خاص او به نقاشی و رنگ او را به کارگاه بسیاری از استادان دورۀ خودش کشاند.
او به دنبال اندیشهها و روشهای تازه به سرزمینهای گوناگونی پا گذاشت و بسیار سفر کرد. روبنس برای دیدن «رُم» پایتخت ایتالیا که در آن زمان مرکز هنر بود به ایتالیا رفت. اخلاق و منش اشرافی او به زودی مورد توجه درباریان رم قرار گرفت.
مأموریتهای سیاسی فراوانی به عهد او گذاشته شد
مجلات دوست کودکانمجله کودک 06صفحه 24