مجله کودک 06 صفحه 21
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 06 صفحه 21

نان خامه­ای بیشتر دوست دارم ! اولین دوستم مادرم بود. * بهترین دوست؟ سعی می­کنم از دوستان خدا باشم، چون بهترین دوست، خود خودش است. * خاطرۀ اولین روزی که به مدرسه رفتید. موزائیکها به شکل ترسناکی برق می­زدند و راهروها زیادی دراز بودند و صداها بیش از اندازه در فضاهای خالی می­پیچیدند. اما کم کم همه چیز درست شد. من روز اول مدرسه گریه نکردم. تازه تمام سوراخ سمبه­های مدرسه را هم گشتم. * آرزویی که در دوران کودکی داشتید؟ هر ثانیه کودکی هزار تا آرزو با خودش دارد. آرزوی اینکه آن توپ مال من باشد، آرزوی اینکه بتوانم به پر­های آن قناری دست بزنم، آرزوی اینکه امشب روی پشت بام بخوابیم، آرزوی اینکه امشب مهمانها در خانۀ ما بخوابند، آرزوی اینکه زنگ تفریح زودتر بخورد، آرزوی اینکه دفتر مشق زودتر تمام شود و بوی دفتر نو از راه برسد و خیلی آرزوهای دیگر. * دوست دارید در آینده فرزندتان دختر باشد یا پسر. چرا؟ چون نمی­توانم راستش را بگویم؛ به این سؤال جواب نمی­دهم! * بهترین کار دنیا چیست؟ بهترین کار دنیا این است که آدم دنبال بهترین­ها نگردد! هر کاری در جای خودش خوب است.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 06صفحه 21