پیش گفتار
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : عارفی، حسن

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 1376

زبان اثر : فارسی

پیش گفتار

پیش گفتار[1]

‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

‏دعای خیر بیماری دردمند یا مادری مهربان و دلسوخته و یا پدری سالخورده‏‎ ‎‏و ثناگو به هدف اجابت نشست و لوحۀ افتخار پزشک مسئول و سرپرست تیم‏‎ ‎‏پزشکی حضرت امام عزیز در‏‎ ‎‏ده سال گذشته تا لحظۀ آخر عمر بابرکت عزیز‏‎ ‎‏ملتمان نصیب حقیر شد.‏

‏ارزانی این تاج عزت فقط فضل و عنایت خداوندی بود و بس، که سالها به‏‎ ‎‏اقتضای پیشۀ طبابت، افتخار همنشینی رهبری دلنشین و بی‌بدیل الهی را یافتم، ما‏‎ ‎‏مراقب تندرستی و درمان دردهای جسمانی او بودیم. و او با حالات و گفتار و کردار‏‎ ‎‏درمانبخش و تسکین‌ده آلام و اضطرابهای ما. تأثیر شگفتی که عظمت روح و جان‏‎ ‎‏تربیت‌یافته امام در من در این منحنی دیرینه سال طبابت به جای گذاشت همواره‏‎ ‎‏زبانم را به زمزمۀ سپاس و شکرانه الهی گشوده‏‎ ‎‏داشت. و در اندرونم این ندا بلند شد‏‎ ‎‏که این لحظه‌های عظمت‌بار طبابت را، طبابت بر یک انسان بی‌مانند و گرامی و‏‎ ‎‏ارجمند را بر هم‌میهنان و هم‌کیشان گزارش کنم. در واقع این بانک روح و تقاضای‏‎ ‎‏دل من بو‏‎ ‎‏د که:‏

‏در اندرون من خسته دل ندانم کیست          که من خموشم و او در فغان و در غوغاست ‏

‏و این غوغای درون خود را در این اوراق در اختیار مسلمانان جهان و ایران قرار دادم‏‎ ‎‏تا همگان تاریخ بدانند که رادمردی این پروندۀ پزشکی چگونه بر ذکر و مناجات، ‏‎ ‎‏حفظ وقار و شهامت خداداد، مواظبت بر اصول نزاکت روح و بهداشت به ما درسی‏‎ ‎‏همیشگی آموخت.‏


‏شروع دردهای قلبی حضرت امام در اوائل سال 1358 سبب شد که: جناب‏‎ ‎‏دکتر موسی زرگر وزیر محترم وقت بهداری اینجانب و چند تن دیگر را برای‏‎ ‎‏تشخیص و درمان بیماری حضرت امام عزیز دعوت کردند. ابتدا مسئولیت دعوتها، ‏‎ ‎‏مشورتها، بستری شدن، در بیمارستان قلب و درمان به عهدۀ جناب آقای دکتر زرگر‏‎ ‎‏ بود ولی به علت نوع بیماری و تطبیق آن با رشته‌های تخصصی اینجانب و حضور‏‎ ‎‏بی وقفه حقیر در خدمت حضرت امام عزیز، بعد از مرخص شدن از بیمارستان قلب‏‎ ‎‏مسئولیت به دوش حقیر گذاشته شد.‏

‏این مجموعه خلاصه و چکیده بعضی از فعالیتها و تصمیم‌های تشخیصی و‏‎ ‎‏درمانی تیم پزشکی و خاطرات مراقبت‌های پزشکی ده ساله را تقدیم می‌دارد: ده‏‎ ‎‏سالی که هر لحظه اش سالی پربار بر اعضاء تیم پزشکی می‌گذشت و فرد فرد تیم‏‎ ‎‏ پزشکی خوب می‌دانست که از ابر مردی تاریخی مواظبت می‌کند و افتخار طبابت‏‎ ‎‏ غیور مردی را دارند که ملتهای ستمدیده دور و نزدیک جهان در انتظار تراوشهای‏‎ ‎‏گهربار و انسان ساز او بسر می‌برند.‏

‏تیم پزشکی عاشقانه از قلب تپنده مستضعفان جهان به نمایندگی از طرف فرد‏‎ ‎‏ فرد عاشقان و دلباختگان و شیفتگان حضرتش چون مردمک چشم پذیرایی می‌کرد.‏‎ ‎‏در طول ده سال گذشته چه در حال سلامت و چه در موقع ظاهر شدن و یا‏‎ ‎‏تشدید علائم بیماریها، تیم پزشکی عمیقأ در اضطراب و فشارهای روحی و روانی‏‎ ‎‏ بودند زیرا از یک طرف می‌دانستند حرکتها و فعالیتهای انقلابی میلیونها مسلمان در‏‎ ‎‏ جبهه‌های مختلف در کشورهای دور و نزدیک منوط به وجود حضرت امام عزیز‏‎ ‎‏است و این ایجاب می‌کرد آخرین و نوین ترین و پیشرفته ترین اطلاعات و امکانات‏‎ ‎‏ طبی را آموخته و بکار گیرند. و به حکم وظیفۀ پزشکی آمادگی کامل داشته باشند. ‏

‏پزشکی که برای سپری کردن ساعات کشیک در محل اقامت حضرت امام‏‎ ‎‏عزیز حاضر می‌شد، احساسی چند صد و حتی میلیونها برابر بیشتر از آن داشت که‏‎ ‎

‏در خط اول جبهه دارند. زیرا کسی که در جبهه است با یک دشمن روبروست ولی‏‎ ‎‏طبیب با هزاران بیماری خطرناک، مهلک و مرگبار و اکثراً با علل نامعلوم روبرو‏‎ ‎‏خواهد بود.‏

‏افراد تیم پزشکی وقتی ساعات کشیک را بپایان رسانده و از محل خارج‏‎ ‎‏می شدند احساس آرامش بیشتری داشتند و جبهه‌ای چنین خطیر را به دیگری‏‎ ‎‏می سپردند.‏

‏من هم با مسئولیتی که به جان و دل متقبل شده بودم همیشه در این جبهه‏‎ ‎‏در‏‎ ‎‏سنگر حاضر بودم و در مدت 10 سال گذشته غیر از یک سفر حج کوتاه مدت از‏‎ ‎‏تهران خارج نشدم.‏

‏فکر ما، ذکر ما، مطالعات آخرین کتب و مجلات پزشکی ما همه و همه در‏‎ ‎‏جهت حفظ سلامتی و حیات حضرت امام عزیز بود.‏

‏هرگاه که دردی جانسوز یا بیماریی خانمانسوز به امام عزیزمان روی می‌آورد.‏‎ ‎‏تاروپود وجود و تک تک سلولهای اعضای تیم پزشکی را چنان به لرزه در می‌آورد که‏‎ ‎‏کنترل آن ممکن نبود و همواره و تحقیقاً همیشه بهترین و مهمترین آرام بخش‏‎ ‎‏ناراحتی‌های ما، سخنان و پندهای حکیمانه و جملات گهربار حضرت امام عزیز‏‎ ‎‏بود.‏

‏پزشکان و پرستارانی بودیم با در‏‎ ‎‏دست داشتن بالاترین مدارک علمی، از‏‎ ‎‏بهترین مراکز علمی جهان به سرپرستی عاشق و دلسوخته امام عزیز برادر ارجمند‏‎ ‎‏ جناب آقای حاج سید احمد آقای خمینی.‏

‏حاجیه خانم (همسر محترم حضرت امام عزیز) با مدیریت و خانمی‏‎ ‎‏خود محیط خانه را آرام و آماده پذیرایی از حضرت امام عزیز می‌نمود. دختران و‏‎ ‎‏نوه‌ها با مهربانی‌ها و الطاف‏‎ ‎‏خود پروانه وار مونس و انیس حضرتشان بودند، ‏‎ ‎‏گو اینکه تظاهر ناراحتیها و دردهای حضرت امام عزیز ابتدا تاروپود وجود ما را بلرزه‏‎ ‎

‏در می‌آورد ولی موج شکن تمام ناملایمات و سختی‌ها و ناراحتی‌های روحی و‏‎ ‎‏روانی در صحنه‌های مختلف و سنگ صبور تمام مصائب و رنجها برادر ارجمندمان‏‎ ‎‏جناب آقای حاج سید احمد آقای خمینی بود.‏

‏بروز درد قلبی برای حضرت امام که اکثراً معلول مسائل اجتماعی و سیاسی‏‎ ‎‏بود، از طرفی روح لطیف و حساس حاج احمد آقا را سوهان می‌زد ولی بعلت‏‎ ‎‏مصالح اجتماعی و انقلابی نمی‌توانست عکس العمل طبیعی در مقابل دردها و‏‎ ‎‏فشارها نشان دهد و در درون می‌ریخت و می‌سوخت و می‌ساخت.‏

‏حاج سید احمد آقا باید از طرفی درد جانسوز قلبی امام عزیز را تحمل می‌کرد‏‎ ‎‏و دم بر نمی‌آورد و از طرف دیگر با سیاست خاصی که مخصوص خود ایشان بود‏‎ ‎‏علل ناهماهنگی‌ها و نابسامانی‌ها و فشارهای عصبی و استرسها را بر طرف‏‎ ‎‏می کرد.‏

‏در موقع بروز بیماریها و دردها خانم (همسر حضرت امام عزیز)، فاطمه خانم‏‎ ‎‏طباطبائی (خانم حاج احمدآقا) دختران و نوه‌ها با لبخندها و محبتها و الطاف خود‏‎ ‎‏انیس و مونس خوبی برای حضرت امام بودند و بهترین مسکن دردها و ناراحتی‌ها‏‎ ‎‏هم صحبت بودن با خانواده محترمشان بود.‏

‏در‏‎ ‎‏سالهای‏‎ ‎‏دور افراد تیم پزشکی در فاصله چند‏‎ ‎‏ده متری محل سکونت‏‎ ‎‏حضرتش مقیم بودیم و در سالهای اخیر (سه ساله آخر) بعلت احتیاج به مواظبت‏‎ ‎‏بیشتر و نزدیک تر، در چند قدمی محل سکونت ایشان ساکن شدیم و در موارد‏‎ ‎‏ضروری به سرعت در کنارشان حاضر می‌شدیم، هر چند وقت یکبار دور هم جمع‏‎ ‎‏می شدیم و راجع به بروز بیماریهای احتمالی و پیشگیری و درمان ناراحتی‌های‏‎ ‎‏حضرت امام بحث و گفتگو می‌کردیم و در صورت احتیاج از آخرین کتب و‏‎ ‎‏مجلات روز جهان به نکات پیشگیری و درمانی پزشکی توجه می‌کردیم و جالب‏‎ ‎‏آنکه اگر به این نتیجه می‌رسیدیم که صاف بودن و غیر عاج دار بودن کف کفش‏‎ ‎

‏حضرت امام احتمال سر خوردن و صدمه زدن به ایشان را زیاد می‌کند بلافاصله‏‎ ‎‏کفشی که کف آن عاج دار باشد تقدیم حضرتشان می‌کردیم.‏

‏اگر احتمال افتادن از حاشیه پلکانی داده می‌شد، بلافاصله نرده آهنی‏‎ ‎‏در‏‎ ‎‏آنجا احداث می‌کردیم. اگر می‌خواستیم در هر لحظه در صورت بروز حادثه‌ای در‏‎ ‎‏خدمت حضرت امام باشیم، در اطاق نشیمن، در اطاق کار، در آشپزخانه، توالت، ‏‎ ‎‏در اطاق خواب و در نزدیک محل اقامه نماز زنگ مخصوص نصب کردیم (وجود‏‎ ‎‏همین زنگها بود که در 6 / 1 / 65 در حالیکه حضرت امام احساس بیهوشی بایشان‏‎ ‎‏دست داد و بعد از زنگ زدن در یک لحظه کوتاه قلب از تپش ایستاد و فوت کردند و‏‎ ‎‏بدنبال صدای همین زنگ در آشپزخانه بود که ابتدا حاج سید حسن آقا فرزند ارشد‏‎ ‎‏حاج سید احمد آقا سپس خانم حاج سید احمد آقا و پزشک کشیک برادر عزیزمان‏‎ ‎‏جناب آقای دکتر پور مقدس و برادران دیگر ببالین حضرت امام تشریف آوردند و با‏‎ ‎‏ماساژ قلبی و تنفس دهان بدهان و اقدامات دقیق و صحیح پزشکی بعدی حضرت‏‎ ‎‏امام دوباره علائم حیات پیدا کردند و بهوش آمدند.)‏

‏اگر احتمال خطر در حمام موقع استحمام مطرح می‌شد برای کیسه کشیدن‏‎ ‎‏و صابون زدن استاد حمامی دعوت کردیم و خود در پشت در حمام به کشیک‏‎ ‎‏می نشستیم، اگر کوچکترین علامت بیماری پیدا می‌شد برای تشخیص بعد از‏‎ ‎‏معاینه و مشاوره از آزمایشگاه کمک می‌گرفتیم. اگر تغییری در آزمایشها و یا وضع‏‎ ‎‏حال عمومی حضرت امام عزیز پیدا می‌شد شخصاً با خانم (همسر محترم حضرت‏‎ ‎‏امام) و آشپزها و خدمه به بررسی وضع غذایی می‌نشستیم.‏

‏اگر وسیله طبی یا دارویی مورد احتیاج بود بهر نحوی در اسرع وقت آماده و‏‎ ‎‏تقدیم حضورشان می‌کردیم.‏

‏بعد از 6 / 1 / 65 با مجهزترین و مدرنترین امکانات فراهم شده آماده پذیرایی‏‎ ‎‏بودیم، کنترل ضربان منظم و نامنظم قلب از راه دور بمدت 3 ساله و سه ماه‏‎ ‎

‏منحصر بفردترین روشی بود که برای حضرتش انجام دادیم. تا بحال در تاریخ طب‏‎ ‎‏گزارش چنین موردی وجود ندارد که بیماری را بمدت 3 سال و سه ماه هر لحظه‏‎ ‎‏ بطور مداوم و بدون انقطاع از راه دور تعداد و نظم قلب را کنترل کنند و در آینده هم‏‎ ‎‏غیر قابل تصور است.‏

‏چون فکر کردیم، اگر قلب حضرت امام ناگهان کند شود و یا ایست کامل‏‎ ‎‏پیدا کند ضرورت دارد با باطری (پیس میکر) قلب را وادار به ضربان کنیم، برای اولین‏‎ ‎‏بار در ایران پیس میکر که از طریق تحریک از روی قفسه صدری بلافاصله قابل‏‎ ‎‏انجام و بهرداری است تهیه نمودیم.‏

‏چون مطابق قانون احتمالات و سیر خلقتی انسانها احتمال خونریزیهای‏‎ ‎‏گوارشی، شکستگی استخوان ران، سکته‌های قلبی و مغزی و سرطانها و عفونتها و‏‎ ‎‏هزاران بیماری دیگر را مطرح دانستیم، تصمیم به احداث مرکز بیمارستانی مجهز به‏‎ ‎‏ امکاناتی مناسب و چون زمان در درمان بیماریهای اورژانس بسیار مهم است، مرکز‏‎ ‎‏ درمانی فوق را در فاصله 20 متری محل سکونت حضرت امام احداث کردیم.‏

‏در تمام موارد فوق حامی و مشوق و هادی و طراح و مرشد ما برادر ارجمندمان‏‎ ‎‏ حاج سید احمد خمینی بود. چون با قلب تپنده خود و میلیونها انسان عاشق سروکار‏‎ ‎‏ داشتیم از جان مایه گذاشتیم و آستانه بوسیدیم، عرض ادب کرده و انجام وظیفه‏‎ ‎‏نمودیم و مطابق آنچه در صفحه اول قرآن مجید تقدیمی حضرتش آمده است چون‏‎ ‎‏فرزندی عزیز از پدر پیرمان پرستاری کردیم و سعادت دارین یافتیم.‏

دکتر سید حسن عارفی

‏استاد قلب و عروق دانشگاه علوم پزشکی تهران‏

‏عضو پیوسته فرهنگستان علوم پزشکی‏

‏فوق تخصص بیماریهای قلب و عروق‏

‏و دیپلم عالی تخصصی (بُرد) داخلی، دوران بلوغ و اطفال‏

‏از امریکا‏


  • . چون تمام این سطور قبل از رحلت برادر ارجمندمان مرحوم حجت‌الاسلام و المسلمین جناب آقای حاج سید احمد خمینی نگاشته شده است بهمان صورت قبلی به چاپ سپرده شد.