فصل پنجم: خاطرات
همه چیز مردم در خطر بود
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : رجائی، غلامعلی

محل نشر : تهران

ناشر: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)

زمان (شمسی) : 1387

زبان اثر : فارسی

همه چیز مردم در خطر بود

همه چیز مردم در خطر بود

‏شماها یادتان نیست وقتی که این سه مملکت هجوم کردند و ایران را گرفتند در جنگ‏‎ ‎‏عمومی، من یادم هست و قم بودم، همه چیز مردم در خطر بود، همه چیز، سه تا لشکر‏‎ ‎‏دشمن وارد شده بودند، همه چیزشان در خطر بود، لکن آن روزی که صدا درآمد که‏‎ ‎‏رضاشاه را بیرونش کردند، مردم راحت شدند؛ مردم دعا کردند و به هم تبریک شاید‏‎ ‎‏می گفتند! و من به این دومی ‏‏[‏‏نصیحت‏‎ ‎‏]‏‏کردم که کاری نکن که وقتی رفتی مردم شادی‏‎ ‎‏کنند، چنانچه برای پدرت کردند. این را دیگر خود شما دیدید، من نبودم اینجا، که وقتی‏‎ ‎‏ایشان رفته است مردم چه کردند، خیابانها چه بساطی بود.‏‎[1]‎

*  *  *

‎ ‎

  • )) همان؛ ج 10، ص 151.