فصل پنجم: خاطرات
مردم یک خانواده بودند
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : رجائی، غلامعلی

محل نشر : تهران

ناشر: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)

زمان (شمسی) : 1387

زبان اثر : فارسی

مردم یک خانواده بودند

مردم یک خانواده بودند

‏این حس تعاون مردم که از هم داشتند این یک مسئله عادی نیست، باز یک مسئله الهی‏‎ ‎‏است که اشخاصی که آن وقت ارتباط به هم نداشتند، کاری نداشتند، اینها همچو مرتبط‏‎ ‎‏به هم شدند و همچو جوش پیدا کردند که شدند یک خانواده؛ کانّه مردم یک خانواده‏‎ ‎‏بودند؛ این خانواده هم از هیچ چیز نمی ترسید.‏

‏     گفت شخصی که یک بچه ده ـ دوازده ساله ای در این مبارزات سوار موتور سیکلت‏‎ ‎‏ظاهراً بود ـ یا دوچرخه یا موتور سیکلت ـ گفت این همان طور رفت طرف تانکی که‏‎ ‎‏داشت می آمد حمله کرد این بچه و بچه هم زیر تانک خرد شد از بین رفت. اما اینطور‏‎ ‎

‏شده بودند. این تحول یک تحول الهی بود و یک دست غیبی مردم را اینطور متحول‏‎ ‎‏کرد.‏‎[1]‎

*  *  *

‎ ‎

  • )) همان؛ ج 8، ص 426.