نمی خواهم شما هم به سرنوشت دیگران مبتلا شوید
باید من متأسف باشم از این مسائل که گرفتارش هستیم. من نمی خواهم که شماها هم به سرنوشت دیگران مبتلا بشوید. من نمی خواستم که آنها هم این سرنوشت را داشته باشند. من در حالات همه تان مطالعه کردم و می کنم و نمی خواهم که منتهی بشود آن رأیی که من دارم به اینکه شما ـ خدای نخواسته ـ دیگر در فکر اسلام نیستید، و همه فکر خود هستید. مگر من و شما چند سال دیگر هستیم؟ مگر شماها چه قدر می خواهید عمر
کتابامام به روایت امامصفحه 247 بکنید؟ مگر شما هر مقامی هم پیدا بکنید از مقام رضا خان و محمدرضاخان بیشتر می شود؟ عبرت بگیرید! عبرت بگیرید از این حوادث تاریخ.
* * *
کتابامام به روایت امامصفحه 248