عناوین مطالب خاطرات

نترسید! من همراه شما هستم

نترسید! من همراه شما هستم

آن زمان که برای اولین بار امام را بازداشت نمودند، فعالیت نمودم توسط یکی از علمای اطراف خمین که مقداری ارتباط با دستگاه داشت، تلفن زدند به رئیس کل شهربانی و وقت ملاقات برای من گرفتند. در منزل آقای روغنی با ایشان ملاقات کردم. منزل محاصره بود.
بعد از تعارف از ایشان سؤال کردم از حضرتعالی درخواست می‏نمایم شمه‏ای از چگونگی دستگیری خود را بیان فرمایید، آن زمانی که به خانه شما ریختند.

سیما و نگاه امام، تجسم اخلاق و عرفان مثبت بود

سیما و نگاه امام، تجسم اخلاق و عرفان مثبت بود

در اولین روز حضور اینجانب در دروس اخلاق و عرفان ایشان، قیافه‏ای بسیار روحانی با نگاه هایی جالب دیدم که به مطالبی که در درس ابراز می‏نمودند، حالت توافق با آنچه در درون می‏گذشت را ارائه

عکس امام

عکس امام

دیدن موجهای شفاف که اینک در آغوش خود، ‏‏عکس شفاف‏‏ترین انسان را داشتند، آنقدر شیرین بود که تلخی و اخم و تخم آن افسر را برایم هیچ می‏‏ نمود.

مردم ما مردم جنگند، مردم حماسه ‏اند

مردم ما مردم جنگند، مردم حماسه ‏اند

در مراسم سوم یا چهلم شهدای بمباران دزفول شعری خواندم که با بیت «ای عزیزان شد به پا غوغای محشر» شروع می ‏شد

اهمیت روزه

اهمیت روزه

من دیدم این بچه نمی ‏تواند روزه بگیرد و می‏ خورد و اهمیت روزه برایش از بین می‏ رود، گفتم از قم برود که اگر یک روز به او گفتم روزه بگیر، بداند که باید روزه بگیرد نه اینکه بگوید می‏ گیرم و بعد هم برود بخورد.

حرمت رمضان

حرمت رمضان

امام با اینکه روزه نبود اگر شما 2 روز هم پهلوی امام بودید، 5 روز هم پهلوی امام بودید نمی‏ فهمیدید که امام روزه نیست

صفحه 100 از 100 < قبلی | 96 | 97 | 98 | 99 | 100