• تلاوت قرآن در حال نماز

    خواندن قرآن در حال نماز یا به عنوان جزء نماز و به قصد جزئیت است و یا بدون آن. ۱- در هر جای نماز، ذکر گفتن و دعا کردن و قرآن‏ خواندن‏ غیر از آنچه موجب سجده می‏ شود اشکالی ندارد. و بنابر اقوی، هرگونه خطاب به غیر خداوند متعال، حتی در ضمن دعا، مثل این که بگوید: غَفَرَ اللَّهُ لَکَ (خدا تو را بیامرزد) و صَبّحَکَ اللَّهُ بِالْخَیر (خدا تو را به خوبی وارد صبح کند) در صورتی که قصد دعا برای او داشته باشد، نماز را باطل‏ می‏ کند، تا چه رسد به این که با این جملات قصد تحیّت بنماید و همچنین است ابتدا نمودن به سلام (که نماز را باطل می ‏کند). همچنین «اگر سلام‏ کننده بچه ممیّز باشد، جواب سلام او واجب است و احتیاط (واجب) آن است که جواب سلام او به قصد قرآن‏ خواندن‏ نباشد (و به قصد جواب سلام باشد)، بلکه جایز نبودن آن قوی است.» ۲- در رکعت اول و دوم از نمازهای واجب، خواندن سوره حمد و یک سوره کامل بعد از آن واجب است و نمازگزار می‏ تواند در بعضی از حالات، سوره را ترک نماید، بلکه گاهی در تنگی وقت و ترس و مانند این‏ ها از موارد ناچاری ترک کردن سوره واجب است. خواندن حمد، در نمازهای مستحبی - مانند نمازهای واجب - واجب است؛ یعنی خواندن آن، شرط صحّت در آن‏ ها است. اما خواندن سوره در هیچ یک از نمازهای مستحبی، واجب نیست؛ اگر چه آن نماز - با عنوان عارضی مثل نذر و مانند آن - واجب شده باشد.

  • خواهر و برادر رضاعی

    آیه ۲۳ سوره نساء دلالت دارد که شیر دادن از اسباب تحریم است. اسباب تحریم یعنی چیزی که به سبب آن، ازدواج مرد با زن حرام است و صحیح نیست و زوجیت بین آن‏ ها واقع نمی ‏شود. و این‏ ها اموری می‏ باشند: نسب و رضاع (شیر خوردن) و مصاهره (خویشاوندی از راه ازدواج) و آنچه که به آن ملحق است و کفر و کفو هم نبودن و استیفای عدد و عده گرفتن و احرام. اگر رضاع جامع شرایط تحقق پیدا کند، مرد و مرضعه (زن شیرده)، پدر و مادر شیرخوار می ‏شوند و اصل‏ های آن‏ ها اجداد و جدّه ‏ها می‏ گردند و فرع‏ های آن ‏ها برادرها و اولاد برادرهای او می ‏شوند و کسی که در حاشیه آن‏ ها و در حاشیه اصل ‏های آن‏ ها می‏ باشند عموها یا عمه‏ ها و دایی‏ ها یا خاله‏ های او می ‏شوند و او - یعنی شیرخوار - پسر یا دختر آن‏ ها است و فرع‏ های او نوادگان آن‏ ها می ‏باشند.

  • ارث خواهر و برادر

    انساب، سه طبقه می‏ باشند: ... طبقه دوم: اخوه (برادر و خواهر) و اولاد آن‏ ها - که به «کلاله» نامیده می ‏شوند - و اجداد به طور مطلق، می ‏باشند و هیچ یک از این ‏ها در صورت وجود یک نفر از طبقه سابق، ارث نمی ‏برد. فرض خواهر و برادر متوفی «نصف است برای خواهر یگانه پدر و مادری یا پدری، در صورتی که برادر این چنینی با او نباشد.» و «ثلث (یک سوم) است برای برادر و خواهر مادری، در صورتی که متعدد باشند.» و «دو ثلث است برای دو خواهر - و بیشتر - پدر و مادری، در صورتی که برادر پدر و مادری نباشد، یا دو خواهر - و بیشتر - پدری است در صورتی که برادر پدری نباشد.» و «سدس (یک ششم) است برای برادر یا خواهر مادری، در صورتی که از طرف مادر، متعدد نباشند.» از ملاحظه فروض ظاهر می ‏شود که بعضی از طبقه اول و دوم اصلاً فرضی ندارند و بعضی از آن‏ ها مطلقا دارای فرض می‏ باشند و بعضی از آن ‏ها در بعضی از حالات - نه در همه حالات - صاحب فرض می ‏باشند مانند «یک خواهر و دو خواهر پدری و پدر و مادری، پس این‏ ها فرض دارند در صورتی که مردی با این ‏ها نباشد و اگر مردی باشد دارای فرض نمی ‏باشند.»