مجله نوجوان 01 صفحه 7
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 01 صفحه 7

مردای اخم و طعنه بی دلیل مردای سرشکسته زن ذلیل مردای دکترای حل جدول مردای نق نقوی لوس تنبل لعنت و نفرین می کنن به جاده اگر برن چار تا قدم پیاده مردای خواب تو ساعت اداری تازه دو ساعتم اضافه کاری توی رگاشون می کشه تنوره تری گلیسیرید و قند و اوره انگار آتیش گرفته ترمه هاشون همیشه تو همه سگرمه هاشون به زیردست، ترشی و عبوسی به منشی اداره چاپلوسی برای جستن از مظان شک ها دایره المعارف کلک ها پیش هم از عاطفه دم می زنن پشت سر اما واسه هم می زنن این جا فقط مهم، مقام و پسته! مردای شهری کارشون درسته! مشدی حسن چای و سماورت کو؟ سینی با قالی و گلپرت کو؟ ای به فدای ریخت و شکل و تیپت بوی چپق نمی ده عطر پیپت مشدی حسن قربون میز و فایلت قربون زنگ گوشی موبایلت اون که دهاتی و نجیبه مشدی! میون شهریا غریبه مشدی! قدیم ترا قاتله هم صفت داشت دزد سر گردونه معرفت داشت اون زمونا که نقل تربیت بود آدم کشی یه جور معصیت بود معنی نداره توی عصر سی دی بزرگ و کوچیکی و ریش سفیدی تقی به فکر رونق نقی نیست کسی به فکر نفع مابقی نیست مقاله ها پشت هم اندازیه جناح و باند و حزب و خط بازیه بس که به هر طرف ستادمون رفت صراط مستقیم یادمون رفت ارزش مون به طول و عرض میره چقدر میز و صندلی عزیزه تموم فکر و ذکرمون همینه که هیشکی پشت میزمون نشینه اونا که مرد و زن دعاگوشون بود میز ریاست سر زانوشون بود بیا بشین که میز اگه وفا داشت وفا به صاحبان قبلِ ما داشت قدیم که نرخ ها به طالبش بود ارزش صندلی به صاحبش بود فقیه اگر بالای منبر می نشست جوون سه چار پله پایین تر می شست معنی شأن و رتبه یادشون بود حرمت مردم به سوادشون بود روی لب خوبه تبسم باشه دفتر کارت دل مردم باشه مردا بدون میز هم عزیزن رفوزه ها همیشه پشت میزن خلاصه قصه اون قدر درامه که ایدز، پیش دردمون زکامه فتنه و دعوا سر نونه مشدی دوره آخر الزمونه مشدی جسارتاً شعرم اگه غمین بود به قول خواجه خاطرم حزین بود دعا کنین که حال مون خوب بشه تا شعرمون یه ریزه مرغوب بشه

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 01صفحه 7