مجله نوجوان 01 صفحه 25
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 01 صفحه 25

نی بر لبهای خدا عرفان نظرآهاری من نی ام، همان نی که خدا بر لبهایش می­گذاشت و می­نواخت. همان نی که موسیقی­اش در هفت آسمان می­پیچید و با صدایش سیاره-ها می­رقصیدند و ستاره­ها پولک می­پاشیدند. با این صدا بود که خاک، شکوفه گیلاس می­شد و زغال، تکه­های روشن الماس، جوجه گنجشک با این صدا سر از تخم در می­آورد و سینه سرخ، با این صدا عاشق می­شد. من نی ام من نی ام، خدا مرا به لبهایش می­گذارد و می­نوازد، اما ترانه­ام گم شده است. دیگر آهنگم در خلوت خدا نمی­پیچد. شیطان می­گذرد و می­خندد و می­گوید: "دیدید انسان با خودش چه کرد"، و صدای خنده-هایش در پرده­های آسمان می­پیچد. کاش کسی بود که به من می­گفت آهنگهای من کجاست... فرشته­ای آرام به سراغم می­آید و می-گوید: "نی نازنین خدا، من می-دانم... تو فراموش کردی و یادت رفت که نی اگر خالی نباشد، نوایی ندارد. در خالی نی، هزار ترانه است، هزار نغمه و سرود، اما تو آنقدر پری که نفس خدا از تو عبور نمی-کند. خلوت کن و خالی باش تا دم خدا از تو بگذرد، تا هستی، دوباره ترانه­ات را بشنود". فرشته این را می­گوید و من گریه می­کنم برای نی ای که بی صدا بر لبهای خدا مانده است. آسمانی­ها از پدرم اسمشو یاد گرفتم وقتی چشام به روی دنیا وا شد هنوز تو قنداقه بودم - یا علی- گفت و منو بغل گرفت و پا شد تو عالم بچگی و سادگی وقتی غمی دنیامو تاریک می­کرد پدر می­گفت یا علی و پا می­شد منو به آسمونا نزدیک می­کرد یا علی و یا علی و یا علی از رگ مادر توی خونم می­ریخت شبای تشنه وقتی شیرم می­داد طعم علی روی زبونم می­ریخت علی کلید خونه خدا بود قفل دل شکسته رو وا می­کرد علی مث فرشته های معصوم با گریه دنیا رو تماشا می-کرد ماه شبای مشق بچگی­هام عکس علی بود که تو چشمه می­ریخت وقتی علی رو می­نوشتم رو خط نام علی برام کرشمه می­ریخت بچگی­هام عمریه رفته از یاد با اونکه از غصه دارم تا می­شم دخترمو وقتی بغل می­کنم بازم می­گم یا علی و پا می­شم عبدالجبار کاکایی

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 01صفحه 25