مجله نوجوان 16 صفحه 23
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 16 صفحه 23

مرجان کشاورزی آزاد اگر آب تمام شود! تا پیش از سال 1306، یعنی تقریباً 77 سال پیش، آب مصرفی مردم تهران از 26رشته قنات تامین می شد. آن زمان، تهران، شهر کوچکی بود و آب این قنات ها برای جمعیت کم ساکن در آن کافی بود. رفته رفته، جمعیت تهران زیاد شد و این تعداد قنات نمی توانست نیاز مردم را برطرف کند. برای همین هم در سال 1306، آب رودخانه کرج از طریق کانال به تهران منتقل شد. این کانال 53 کیلومتر طول داشت و ساختن آن 4 سال طول کشید. مردم تهران خیلی خوشحال بودند، چون با جاری شدن آب روخانه کرج مشکل کم آبی، حل می شد. این در حالی بود که فقط 20 کیلومتر از این کانال سرپوشیده بود و آب، 33 کیلومتر در فضای با جریان داشت تا به تهران برسد. در طول این مسیرف آب هم هدر می رفت وهم آلوده می شد. با وجود این، مشکل کم آبی حل شده بود تا این که باز هم جمعیت تهران اضافه شد. در سال 1330مسئولان تصمیم گرفتند برای اولین بار مسیر آب را از روستای بیلقان کرج به تهران لوله کشی کنند تا از هدر رفتن و آلوده شدن آن در مسیر جلوگیری شود. اما این آب لوله کشی قرار نبود مستقیم به خانه مردم برود، بلکه به اولین تصفیه خانه تهران که تصفیه خانه»جلالیه« نام داشت، می رفت و بعد به خانه های مردم هدایت می شد. کار لوله کشی و ساخت تصفیه خانه 4 سال طول کشید و اولین آب تصفیه شده در تهران، در سال 1334 وارد خانه های مردم شد. باز هم مردم خوشحال شدند. آب مصرفی آنها، پاک و تمیز و فراوان شده بود اما جمعیت تهران هر روز بیشتر و بیشتر می شد و خانه های کوچک و بزرگی که ساخته می شد، تهران را هر روز بزرگ و بزرگتر می کرد تا این که مشکل کمبود آب بار دیگر به سراغ مردم آمد. باز هم کارشناسان و مسئولین فکر کردند و بحث کردند تا این که تصمیم گرفتند در سال 1337 کار ساخت سد امیرکبیر را شروع کنند. این سد، همان سدی است که بیشتر شما آن را به نام سد کرج می شناسید. 6 سال طول کشید تا این سد ساخته شد. با ساخته شدن سد امیرکبیر، دومین تصفیه خانه تهران؛ یعنی تصفیه خانه «کن» هم آغاز به کار کرد. مردم تهران خیلی خوشحال شدند. این خوشحالی باعث شد خیلی ها از شهرهای دور و نزدیک به تهران بیایند تا در شادی مردم تهران شریک باشند! آنها آمدند، در تهران ماندند و به شهرهایشان برنگشتند. جمعیت تهران باز هم آنقدر زیاد شد که مشکل کم آبی، کارشناسان و مسئولین را یک بار دیگر دور هم جمع کرد تا فکری به حال مردم بکنند. بعضی ها می گفتند:«یک سد دیگر بسازیم» بعضی ها هم می گفتند:«چاه های عمیق حفر کنیم و از آب های زیرزمین استفاده کنیم» از آنجا که پیش بینی می شد هر کدام از این راه حل ها می تواند موجب شادی شود و شادی موجب زیاد شدن جمعیت خواهد شد! تصمیم گرفتند هر دو کار را همزمان انجام دهند به همین دلیل از سال 1342 عده ای مشغول ساخت سد«لتیان» در 32 کیلومتری شمال شرق تهران شدند تا آب رودخانه جاجرود را ذخیره کنند و عده ای هم مشغول حفر چاه های عمیق در تهران شدند. در سال 1346 سد«لتیان» ساخته شد و یک سال بعد، سومین تصفیه خانه تهران هم آغاز به کار کرد. ... و همان طور که می دانید! مردم تهران شادی کردند و صدای شادی شان به شهرهای دور و نزدیک رفت. باز هم عده ای برای شرکت در این شادی، شال و کلاه کردند و به تهران آمدند. ماندند و دیگر برنگشتند. جمعیت تهران آنقدر زیاد شد که سد «لتیان» و چاه های عمیق هم نتوانست تهران تشنه را سیراب کند. باز هم کارشناسان و مسئولین فکر کردند و فکر کردند تا این که تصمیم گرفتند یک سد دیگر بسازند. کجا؟ بر روی رودخانه لار این رود در شمال شرقی تهران و در دامنه قله دماوند جاری است. سال 1353 کار ساخت سد آغاز شد و در سال 1363 شروع به کار کرد. حالا همه مردم می دانند که اگر آب ذخیره شده در سدها تمام شود، قحطی و گرسنگی و بیماری، همه جا را فرا خواهد گرفت. دور و بر تهران هم رودخانه ای باقی نمانده که روی آن سد بسازند. راستی اگر آب ذخیره شده در سدها تمام شود چه باید بکنیم؟

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 16صفحه 23