مجله نوجوان 26 صفحه 32

انیمیشن مرجان خوارزمی ماجراهای گالیور The adventures of Galliver مجموعه تلویزیونی ماجراهای گالیور ، در سال 1968 ساخته شد. کارگردانهای این مجموعه دو انیماتور معروف به نامهای ژوزف بابارا و ویلیام هانا بودند. ژوزف باربارا در 24 مارس 1911 متولد شد و کارگردانی 231 فیلم انیمیشن را به عهده داشت که از جمله آنها می توان به گگربه جمعه" ، "مشکلات سگی" ، "گریه میلیون دلاری" ، "دکتر جکیل" و "آقای موش" و "عصر حجر" اشاره کرد. ویلیام هانا ، دوست و همراه همیشگی باربارا هم در 14 جولای سال 1910 متولد شد. از بین 236 فیلم انیمیشن که این کارگردان تولید کرده است ، می توان به "دوشنبه آبی" ، "عجب شیری!"" لطفا سکوت را رعایت فرمایید" و" موشی برای فروش" ، اشاره کرد. ویلیام هانا در 22 مارس 2001 از دنیا رفت. ماجراهای گالیور نه فقط برای شما ، بلکه برای بزرگترهای شما هم نام آشنایی است ، پدربزرگ شما را نمی دانم ، ولی پدربزرگ من هنوز وقتی از آخر و عاقبت کاری مطمئن نیست می گوید : "من می دونم ، این کار عاقبتی ندارد. من می دونم." و همه ما فورا لحن و تکیه کلام معروف گلام ، شخصیت بدبین ماجراهای گالیور را به خاطر می آوریم. کارتون ماجراهای گالیور ، کارتون خوبی است ، گرافیک قشنگی دارد ، متحرک سازیهایش خیلی خوب اند. موسیقی به جا استفاده شده و اسمها تاثیرگذارند ، مثلا معنی اسم کاپیتان بدجنس کارتون ، "زالو" است. واژه ای که همه را مشمئز می کند ، اما امروز نمی خواهیم درباره تکنیکها و رنگها حرف بزنیم ، بلکه بیشتر دنبال این هستیم که بدانیم چرا بچه ها ماجراهای گالیور را دوست دارند؟ بچه ها قویترین تخیلهای دنیا را دارند. بعلاوه بچه ها خودمحور هستند یعنی خود را محور و مرکز همه چیز می دانند. این دو عنصر مهم باعث شده که بچه ها به راحتی بتوانند آرزوهای بزرگ را در دلهای کوچکشان پرورش دهند. ماجراهای گالیور با تکیه بر این دو موضوع مهم در روانشناسی کودکان ساخته شده. بچه ها با دیدن این انیمیشن ، خودشان را به جای گالیور قرار می دهند و به موقعیتهای فراوانی فکر می کنند. آنها آرزو دارند که مثل گالیور آدم کوچولوهایی را در اختیار داشته باشند ، درواقع آدم کوچولوها برای بچه ها نماد عروسکهای سخنگویی اند که همبازیشان می شوند. با این توضیحات اشاره به این نکته لازم به نظر می رسد : انیمیشن ماجراهای گالیور بعد از تمام شدن هم بچه ها را رها نمی کند. بلکه آنها را به سراغ عروسکهایشان می فرستد تا با کمک آدم کوچولوهای خودشان موقعیتهای جدیدی را کشف کنند و آرزوهای بزرگ را برآورده کنند. شخصیتهای آدم کوچولو ، شخصیتهایی هستند که برای بچه ها جنبه آموزشی دارند. مثلا گلام بدبین که حرص بچه ها را در می آورد و گاهی آنها را می خنداند در طول این مجموعه تلویزیونی ، بدبینی را حسابی از چشم بچه ها می اندازد یا فلرتشیا ، تنها دختر مجموعه ، پر از مهربانی و عطوفتهای زنانه است ، الگوی شخصیتی دوست داشتنی به دخترخانمها و الگوی رفتاری درستی به پسرها در برخورد با دخترهای هم سنشان ایجاد می کند. هریکی از قسمتهای ماجراهای گالیور روی مسائل یکی از آدم کوچولوها متمرکز است ، بچه ها در یک قسمت متوجه تبعات غرور بی دلیل می شوند و در قسمتی دیگر قدر دوستی را می فهمند ، این آموزشهای تربیتی ، به صورت غیرمستقیم و در حاشیه قصه ها به بچه ها القا می شود یعنی موثرترین روشی که با کمک آن می توان با کودکان ارتباط برقرار کرد. چرا که بچه های 5 سال به بالا قادر به برقرار کردن ارتباط با قصه ها هستند و قصه ها در دریای تخیل آنها و دنیای کودکانه آنها نقش مهمی را ایفا می کند. همین