مجله نوجوان 108 صفحه 12

طنز مریم شکرانی تست اعتماد به نفس ! 1 - آیا تا به حال آقای مدیرتان را قلقلک داده اید ؟ الف - او . . . ا . . . هزار دفعه . تازه یک دفعه ایشان بر اثر قلقلک های بنده حسابی آبروی خود را پخش زمین کردند . ب - آقای مدیر رررر . . . ؟ چه ساده اید شما ! ما بازرس اداره آموزش و پرورش را هم قلقلک دادیم . ج - قلقلک که نه ولی بیشتر با ایشان مشاعره می فرماییم مثلاً اگر ایشان بگویند هندونه ما می گوییم زیر بغلت دندونه یا اگر عنوان بفرمایند دوچرخه ماهم می گوییم سبیلتان می چرخد و از اینجور مشاعره ها کلاً . د - اُ . . . چه جالب چرا به ذهن خودم نرسیده بود تا حالا ؟ 2 - آیا برای نشستن در میهمانی های رسمی و جدی سبک خاصی دارید ؟ الف - بله . روی صندلی یا مبل دراز می کشم . ب - بله اتفاقاً . قسمت انتهایی بالا تنه مان را روی صندلی می گذاریم و بقیه آناتومی مان تا نوک انگشت شست پا را روی میز پذیرایی یا سخنرانی (یا میزگرد) قرار می دهیم . ج - نه به آن صورت . فقط دستهایمان را پشت صندلی مان می اندازیم و به سقف نگاه می کنیم . کمی هم صندلی را به شیوه الاکلنگی بالا و پایین می کنیم چون خیلی کیف دارد . د - سبک خاص که نمی شود گفت چرا که بنده عادت دارم روی صندلی هم چهار زانو بنشینم و به سمت میز خم شده و روی دست های به هم گره کرده ام بخوابم و گاهی نیز با انگشتانم ضرب می گیرم . 3 - به نظر شما چه چیز هایی را نمی شود به مردم گفت ؟ الف - شبه جملۀ قابلی ندارد چون همه چیز از سر همه زیاد است و خیلی هم قابلی دارد . ب - ببینید بنده و مردم نداریم که . مردم همه خودمانی هستند و اتّفاقات خصوصی هم وجود ندارد چون همه چیز کاملاً طبیعی است . مثلاً رئیس ادارۀ