مجله نوجوان 108 صفحه 20
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 108 صفحه 20

سه ملکه معروف مصری باید بدانیم که 3500 سال پیش زنان مصری ، از حقوقی برخوردار بودند که برای زنان کشور های دیگر ، رؤیایی دست نیافتنی بود ، آنها آزادانه در شهرها عبور و مرور می کردند ، از پدرانشان ارث می بردند و می توانستند به نام خودشان زمین یا خانه داشته باشند ، اگر هم کسی برایشان دردسر یا مزاحمت ایجاد می کرد ، از او شکایت می کردند . دختران مصری می توانستند حیوان خانگی داشته باشند و توپ بازی کنند . درست است که مردها وظیفۀ دفاع از مرزها و مقابله با متجاوزان را به عهده داشتند ، اما نباید نقش زنان را در حفظ تمدن مصر نادیده گرفت ، چه بسا تأثیری که ملکه ها در حفظ کشور داشتند ، از فرعونها که غالباً خوشگذران و کم خرد بودند ، بیشتر بود . این مطلب را بخوانید و با سه ملکۀ مصری که نامشان برای همیشه در تاریخ دنیای باستان ثبت شده آشنا شوید . غرور و تعصب اینجا روم است . عده ای از سران امپراتوری بزرگ روم در کنار ساحل به انتظار یک کشتی مصری ایستاده اند . قرار است ملکۀ پر آوازه مصر برای دیداری رسمی و گفتگو با « مارک آنتونی » به آنجا سفر کند . اما به نظر می رسد کمی دیر شده . طبق محاسبات ، کشتی باید زودتر از اینها در ساحل پهلو می گرفت . « مارک آنتونی » داشت نگران می شد اما چند لحظه بعد از برج دیده بانی خبر رسید که کشتی دیده شده . مدتی نگذشت که کشتی مصری نزدیک ساحل پهلو گرفت ، همه انتظار داشتند ملکه و همراهانش از کشتی خارج شوند اما خبری از آنها نبود تا اینکه قاصدی از کشتی پیام آورد که ملکه در عرشۀ کشتی در انتظار « مارک آنتونی » و باقی سران است . او انتظار داشت میزبانانش در استقبال او به کشتی بروند و او را از روی عرشه تا کاخ همراهی کنند . اما او چطور جرأت کرده بود چنین خواسته ای داشته باشد ؟ چطور به خودش اجازه داده بود به سران قدرتمند امپراتوری روم فرمان بدهد و آنها را برای استقبال از خودش به عرضه کشتی بکشاند ؟ ! با این حال چندان هم تعجب آور و دور از انتظار نبود . آوازۀ جسارت و غرور کلئوپاترا همه جا پیچیده بود؛ زن جوانی که در 18 سالگی به همسری فرعون درآمده بود و از همان ابتدای کار ، عملاً حکومت کشور را به دست گرفته بود . همه می دانستند که هیچ کس به اندازۀ او برای حکومت بر مصر شایستگی ندارد . زمانی که اسکندر مقدونی مصر را فتح کرد ، کلئوپاترا با تمام قوا برای بازپس گرفتن حکومت ، به مبارزه پرداخت . وقتی تلاشهایش بی نتیجه ماند با جولیوس سزار وارد مذاکره شد و حمایت او را جلب کرد . اما مدتی بعد سزار کشته شد و امید او را برای غلبه بر اشغالگران ، نقش بر آب کرد . حالا هم آمده بود تا با جانشین سزار گفتگو کند و هر طور شده او را به حمایت از خودش ناچار کند . « مارک آنتونی » طماع و پول پرست بود و کلئوپاترا این را به خوبی می دانست . از طرفی او هم زن ثروتمندی بود و نیز حاضر بود از تمام ثروتش در جهت رسیدن به هدف ، صرف نظر کند . « مارک آنتونی » زودتر از چیزی که انتظار می رفت رأی موافق را صادر کرد و کلئوپاترا با پشتوانه ارتش قدرتمند روم ، با لشگریان وارد مبارزه شد ، اما این بار هم نبرد به نفع اسکندریه به پایان رسید و کلئوپاترا که آرزوهایش را بر باد رفته می دید . شکست را پذیرفت و با سم مار خودش را کشت .

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 108صفحه 20