مجله نوجوان 115 صفحه 17
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 115 صفحه 17

جوجه کلاغ گروه خوانندگان آزاد - الو اونجا فرهنگسراس؟ - نه آقاجاناینجا دفتر مجله­اس. - چه جالب. اونجا فرهنگسرا نیست من هم آقاجان نیستم. - پس چی هستید؟ نکنه خانم محترم هستید؟ - نه ­خیرقربان. بنده آقاکلاغه­ام. ضمناًجناب­الاغ­ و خانم­قورباغه­هم­سلام می رسونن. راستی چرا اونجا فرهنگسرا نیس؟ - عرض کردم کهاینجادفترمجله اس. - آقا ما با بدبختی شماره شما رو گرفتیم. ما می خواهیم یک کنسرت موسیقی برگزار کنیم لطفاً دست مارو بگیرید و کمکمون کنید. - کلاغ عزیز! شما آهنگسازید یا خواننده؟ - البته که خوانندهایم. اسم گروهمان را گذاشتهایم خوانندگان آزاد. - عجب! حالا چرا خوانندگان آزاد؟ - برایاینکه مثل بلبل و قناری و بقیه حیوانات خواننده کسی ما را در قفس نمیاندازه. - جسارت است ولی فکر نمی کنیداین آزادی شما به خاطر بدصداییتان باشد؟ - آقا همکاری نمی کنین نکنین ولی بی معرفتی و حال گیری هم نکنید. - دلخور نشوید. هنرمند که نبایداین قدر نازک نارنجی باشد. - آقای دفتر مجله! ما هنرمندیم و با احساس و عاطفۀ مان کار می کنیم. شما می خواهید ما را نادیده بگیرید. شما می خواهید ما را سانسور کنید. ما علیه شما بیانیه می نویسیم. مافریادمی زنیم ونعره می کشیم. ما اولین آلبوم را دربارۀ همین بی معرفتی شما خواهیم ساخت. - آقا شما عصبانی نشوید. لطفاً گوشی رابه بزرگترین عضو گروه بدهید بلکه رفع کدورت بشود. - الو من سرپرست گروه خوانندگان آزادم اما هیچ حرفی با شما ندارم چون دوستان مرا ناراحت کردهاید. خانم قورباغه دارد مثل ابر بهار گریه می کند. من بر اعصاب خودم مسلطم وگرنه الان صدای عرعرم به آسمان رفته بود بی معرفتها!

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 115صفحه 17