مجله نوجوان 130 صفحه 7
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 130 صفحه 7

می­دانیم نیز چهره مهربانش است که خشم و گرفتگی و غرور درآن نبود. مردی بود نسبتاًقد بلند و درشت اندام. شانه هایی فرخ داشت که به او ابّهت می­داد. رنگ پوستش روشن بود و کمی در گونه ها به سرخی می­زد. چشمانش درشت و سیاه بود با مژه هایی بلند و مشکی،موهایش غالباً بلند بود و تا شانه هایش ریخته بود؛ با ترتیبی که همواره د رنظافت و زیبایی داشت، صورتش را تا بنا گوش، محاسنی مرتب و شانه خورده که گاه در بعضی جاهای آن، به سپیدی می­زد پوشانده بود. در مجموع آنچه از یک ظاهر معنوی پیامبر گونه توقع می­رفت، در سیمای محمد صلّی الله علیه و آله یافت می­شد. بر این همه، وقار، طمأنینه و آرامش معنوی ظاهر و کلامش را نیز باید افزود که همگان را جذب می کرد و آرامش می­داد. هیچگاه حتی وقتی که چیزی خشمگین می­شد،خشمش را در ظاهرش نشان نمی­داد؛ صبور بود و بر سختی ها- آنگونه که آموخته بود- بردبار.بایارانش مهربان بود و عطوف هیچگاه درشت نمی­گفت و سخن کنایه وار به آنها نمی­فرمود. در مهمانیها، شادیها و سوگها و غمهای یارانش با آنها شریک بود. از بیماران، بسیار عیادت می­کرد و توصیه می­کردکه دیگران نیز چنین کنند. برطاعت و عبادت حق و دستورات و حدود الهی بسیار مقید بود و اصحابش را نیز به مراعات آنها، دعوت و توصیه می­کرد.کارهایی را که به یارانش وا می­گذاشت به نسبت قدرت و علاقه و توان آنها بود؛ آنها را که سواد خواندن و نوشتن داشتند،((کاتب قرآن)) کرده بود و آنهارا که با شیوه­های جنگاوری و شمشیر زنی آشنایی داشتند به عنوان فرمانده و امیر لشگر منصوب می­کرد. هیچگاه از کسی چیزی را که در توانش نبود، نمی­خواست و تکلیف نمی­کرد. اگر کسی را برای گرفتن زکات و خمس به جایی می­فرستاد، بسیار دقّت می­کرد که در مجموع، مایه های اخلاقی و حساب و کتاب شرعی را به جای می­آوردیا نه و اگر چنین نبود، به او این مأموریت را نمی­داد. آنچه در طول شصت و سه سال زنگی و ازهما ابتدا،اعراب از محمد صلّی الله علیه و آله آموختند، همة مایه های خوبی و نیکی و خصلتهای بی­شمار انسانی و الهی بود. محمد صلّی الله علیه و آله برای جمع مسلمانانی که به او گرویدند و حتی برای آنها که به او اسلام و ایمان نیاوردند انسانی بود سرمشق و الگویی بودتحسین برانگیز. انسانی که در طول عمر خویش،حیات عرب جاهلی را به تمام معنا دگرگون کردو آیین درستی و صداقت و مسلمانی را به جای آن حاکم کرد. به همین خاطر بود که وقتی در آخرین حجّ خود از مردم پرسید: ((آیا به نظرشما من رسالت خودم را تمام کرده­ام؟)) جمله حاجیان و یارانش با تحسین گفتند: ((آری؛ رسالتت را تمام کرده­ای))!

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 130صفحه 7