قربان ولیئی
آسمانی ها
درآینة شعـــر
نیست وَش باشد خیال اند جهان
توجهانی برخیالی بین دوان
برخیالی، صلحشان و جنگشان
وز خیالی، فخرشان و ننگشان
(مولوی)
مولوی میگوید خیال ((نیست وَش)) است یعنی
به نظر میرسد که نیست و وجود ندارد؛ اما در
حقیقت با آنکه دیده نمیشود، وجود دارد و دنیا را
به حرکت در میآورد. یعنی آدمیان را به نیروی
خیال اسیر کرده است و صلح و جنگ مردم
بر اساس خیال کرده است و افتخار و ننگشان
هم خیالی است و واقعیت ندارد. مقصود
این است که خیال سرکش،آنچنان گرد و
غباری برپا میکند که آینة روان و جان
آدمی تیره وکدر میشود و میتواند
واقعیت را نشان بدهد. بنابراین، تصمیم گیریهای
آدمی براساس واقعیات نیست و مبتنی بر خیال
است.
در کــــــوچه باغ حـکــایت
روزی پیغمبر صلّی الله علیه و آله با یکی از یارانش از جایی میگذشت،
مردی را دید که در کنار دیواری عاطل و با طل نشسته است، پیغمبر
فرمود: ((این مرد الآن اسیر شیطان است.)) و از آنجا عبور کردند و رفتند،
بعد از مدتی، در حالی که پیغمبر صلّی الله علیه و آله از همان مسیر
داشت بر میگشت، مرد را دید که با چوبی روی زمین خط میکشید.
پیغمبر صلّی الله علیه و آله فرمود: ((حالا از اسارت شیطان آزاد شده
است.))
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 130صفحه 26