مجله نوجوان 173 صفحه 19
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 173 صفحه 19

هنوز زمان زیادی نگذشته بود که خیلی احساس تنهایی می کردم وبه دنبال یک همسر و همراه خوب می گشتم شرط من برای ازدواج با تو این که تو خودت رو به شکل یک گاو در بیاوری تا با تو ازدواج کنم از آنجایی که خودم را خوب می شناختم به این زودی دلسرد نشدم و همچنان به دنبال همسر ایده آل خود می گشتم یک جایی دلم بد جوری گیر کرد اگه بتونی مثل یک عقابی توی آسمون اوج بگیری و از همه پرندههای توی آسمون جلو بزنی با تو ازدواج می کنم جوری که حاضر شدم هویت خودم رو زیر پا بزارم تازه نزدیک بود سرم رو به باد بدم دوباره هزینههای زندگی بهم فشار آورد و رفتم توی یک ساندویچی ایرانی دم در وایستادم و آدمها رو به اونجا دعوت می کردم بچه نفهم دیگه با چه زبونی بگم بیا برو غذا بخور؟؟؟ ساندویچی هوشنگ جوجه ای کارد بهت بخوره شکم که هر چی می کشم از دست توئه جوری که آدم رو مجبور به هر جنایتی می کنی تازه خبر دار شدم که بعد از رفتن من از ایران خیلیها سعی کردن که جای من رو بگیرن !!!! ادامه دارد..... هفته نامه دوست نوجوان

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 173صفحه 19