مجله نوجوان 188 صفحه 24
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 188 صفحه 24

حامد قاموس مقدم صد شکر، صد حیف دلم می­خواهد حرفهای قشنگ بزنم. چیزهای نو بنویسم. از آن چیزهایی که قند در دل آدم آب می­کند دلم می­خواهد یک موسیقی زیبا بشنوم. دوست دارم که زیباترین شعرهای جهان را در کوچه­هایی که به آنها کوچه باغ می­گویند، لا به لای دیوارهای کاهگلی بلند بلند بخوانم. دلم می­خواهد در تو محو شوم، گم شوم، ناپیدا و ناپدید، از آن ناپیدا شدندهایی که زودتر از دیگران مرا بیابی. دلم می­خواهد خودم را برایت لوس کنم تا بیشتر از بقیه مرا ببینی. روزهایی که گذشت فرصت همۀ اینها بود. فرصت سرودن ناب­ترین ترانه­ها، زیباترین شعرها، کشف شب، درک روز. حس می­کنم در این روزهایی که گذشت، لحظه لحظه به تو نزدیکتر شدم. حس می­کنم لحظه لحظۀ وجودم با تو درآمیخته است. در شبهایی که گذشت بارها به آسمان خیره شدم؛ دریای ستارگان. آسمان این شبها پر نورتر از همیشه بود. انگار سقف آسمان به دلم چسبیده بود. انگار می­شد در پولک ریز آن همه ستاره، آن همه کهکشان، آن همه عمق، به راحتی شنا کرد، مشت مشت ستاره در دستم بود. ماه این شبها هم انگار بزرگتر بود؛

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 188صفحه 24