مجله نوجوان 196 صفحه 14
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 196 صفحه 14

دلارام کارخیران حرفهای خودمانی هر چیزی به وقتش خوبه وقتی 15 سالم بود، فکر می­کردم برای ورود به دانشگاه، هیچ­وقت دیر نیست، فکر درستی بود ولی نه برای یک نوجوان 15 ساله! چه مقدّمۀ بدی! هیچ­وقت یک مطلب را این جوری شروع نکنید و اگر شروع کردید، منتظر باشید که اغلب مخاطبانتان را از دست بدهید چون آنها با خودشان می­گویند: «ای بابا، این فکر کرده مرکز هستی است و هر اتّفاقی که برای او افتاده، برای ما هم رخ می­دهد. تازه همان اوّلش شعار می­دهد. بهتر است بروم جلوتر، شاید مطلب بهتری برای خواندن پیدا کنم!» و بعد شما مجبورید مثل بنده، منتظر بمانید اگر مخاطب داشتید، ادامه بدهید. بگذریم! رک و پوست کنده، اوّل، آخر حرفم را اعلام می­کنم! بابا جان، شما نوجوانها چرا هی می­خواهید با قوانین طبیعت در بیفتید؟ چرا متوجّه نیستید که زندگی قانون مشخّصی دارد و برای هر کاری، بهترین سنّی وجود دارد که شما اگر در ضرباهنگ درست زندگی قدم بزنید، زودتر به نتیجه می­رسید؟ اصلاً چرا جملات آدم بزرگها را بد می­فهمید؟ مثلاً اگر یک آدمی در صد سالگی وارد دانشگاه شد، خب دستش درد نکند، همّت کرده، جالب است، بامزّه است ولی اگر همه بخواهند در این سن به دانشگاه بروند، هیچ فکر کردید چه شرایط زبانم لال، مضحکی به وجود می­آید؟ بحث امروز ما دربارۀ قانونهای نانوشتۀ طبیعت است. قانونهای نانوشتۀ زندگی که می­توانند وضعیت سالهای ما را روشن کنند و در برنامه­ریزی ما برای زندگی، تأثیر بگذارند. خیلی از ماها، آگاهانه یا ناآگاهانه در برابر این

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 196صفحه 14