مجله نوجوان 202 صفحه 6
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 202 صفحه 6

حمید قاسم زادگان خواب روزهای محرم وحید مانند بچّه‏های دیگر شمعی را میان قوطی خالی شیر خشک روشن کرد و یکی از انگشتهایش را در میان حلقۀ سیمی که روی بدنه قوطی وصل کرده بود ، فرو برد و بعد از اینکه با شعلۀ شمع دوستش محمد، شمع خودش را روشن کرد، قوطی را مانند یک فانوس کوچک بالا گرفت و همصدا با دیگران فریاد کشید: شام غریبان سحر ندارد سکینه امشب پدر ندارد وحید ناگهان از خواب پرید. سر جایش توی بستر نشست. ستاره‏ها در آسمان بی ‏ابر تابستان سوسو می‏زدند. احساس کرد گلویش خشک شده است. خم شد و لیوان آب کنار بالشش را برداشت و یک جرعه از آن را نوشید و دوباره سرش را روی بالش گذاشت و به فکر فرو رفت. باز مثل هر شب خواب روزهای محرم به یادش آمده بود. آنقدر یاد آن روزها همراهش بود که حتی وقتی برای شرکت در برنامه‏های تابستانی به مسجد محل می‏رفت، با حسرت به جای قرار گرفتن علمها و کتلهای مراسم عزاداری با حسرت نگاه می‏انداخت و آرزو می‏کرد. کاش قلبش بزرگ بود تا می‏توانست همیشه به یاد امام حسین باشد. ماه همچنان در آسمان می‏درخشید. هوا دَم کرده بود. وحید از بسترش بلند شد.

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 202صفحه 6