شعر
صدای خاطرات
مریم اسلامی
تکه ی زغال گفت :
« قار قار! »
- از میان آتش اجاق-
پرتقال گفت :
« جیک جیک! »
- از میان ظرف میوه
داخل اتاق-
خانه از صدای خاطرات دانه و درخت
گرم شد ، بهار شد
صندلی شکوفه داد
دختری که روی آن نشسته بود
خنده کرد و
سار شد .
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 214صفحه 34