مجله نوجوان 41 صفحه 20
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 41 صفحه 20

جملاتی که با امید ماندگار شدهاند! همه ما، در شبانهروز ، با جملاتی سر و کار پیدا می کنیم که به نوعی با امید در ارتباطند و یا واژه امید در آنها به کار رفته است. بعضی از این جملات، درست مثل ضربالمثلها در فرهنگ زبانی مردم ماندگار شدهاند . به صورت متداول به کار میروند که البته به جهت معنای واژه امید، اغلب این جملات به صورت دعایی و یا نفرین و یا سوگند به کار برده میشوند؛ چند جملهای که می خوانید، از این دستهاند: - الهی از دو دنیا ناامید بشوی (نفرینی) - خدایا! امید هیچ کافری را نانید نگردان (دعایی) - امیدوارم دست به خاک بزنی طلا بشود (دعایی) مرا به خیر تو امید نیست، شر مرسان " یکی از شعرا پیش امیر دزدان رفت و او را ثنا گفت. فرمود تا جامهاش برکنند و از ده به در کنند! مسکین، برهنه به سرما همی رفت. سگان در قفای وی افتادند. خواست تا سنگی بردارد دفع سگان را، زمین یخ بسته بود. عاجز ماند. گفت: چه حرامزاده مردمانند! سگ را گشادهاند و سنگ را بسته! امیر دزدان از غرفه بشنید و بخندید. گفت: ای حکیم، از من چیزی بخواه! گفت: جامه خود میخواهم اگر انعام فرمایی امیدوار بود آدمی به خیر کسان مرا به خیر تو امید نیست، شر مرسان! سالار دزدان را بر وی رحمت آمد، جامهاش باز داد و قبا پوستینی بر او مزید کرد و درمی چند بر سر آن نهاد "گلستان سعدی" ضربالمثلهای امیدوارکننده! - آدم به امید زنده است. - اگر به امید من منونی، برو شوور (شوهر) بکن بیوه نمونی. - به امید محسن منشین، محسن آب آور نیست. - یک نفس ما داریم، یک نفس او. - تا دم باقی است، امید باقی است - تا ریشه در آب است، امید ثمری هست. - تا نفس هست، امید هست. - چه خوش باشد که بعد از انتظاری به امیدی رسد امیدواری - هر که به امید همسایه بنشیند، شب گرسنه میخوابد - یک دم و هزار امید. -

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 41صفحه 20