مجله نوجوان 41 صفحه 16
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 41 صفحه 16

امید "امید" واژه ای است کهن به معنای آرزو و رجا، که به آن در زبان پهلوی "امت" و در پازند "امد" گفته می شده است. بسیاری از کلمات دارای معنای چندوجهی هستند. یعنی یک واژه یا یک کلمه در جملات مختلف معانی مختلف می دهند. این اختلاف معنی گاه در یک زمان است. یعنی کلمه در یک زمان، دو معنی دارد که با توجه به جمله، می شود به معنی آن پی برد. مثل کلمه "میمون" که هم نام حیوانی است و هم به معنای مبارک. گاه کلمه در مدت زمان طولانی معنای اولیه اش را از دست میدهد و معنای دیگری پیدا می کند. مثلا کلمه "مزخرف" در اصل به معنای آراسته بوده است. اما در طول سالیان دراز، معنای اصلیش را از دست داده و معنای دیگری یافته است. حال برمی گردیم به کلمه امید . امید از کلماتی است که در طول زمان، علاوه بر حفظ معنای اصلی خودش، برای معانی دیگری نیز از آن استفاده شده است. با چند معنی دیگر "امید آشنا شوید: 1- یکی از معانی امید، چشم داشت و انتظار و توقع است. انتظار برای چیزهای خوب، چشم داشت و توقع خوبی و نیکی مثلا مولوی می فرماید: {هیچ کافر را به خواری منگرید که مسلمان بودنش باشد امید" در اینجا "امید" به معنای چشم داشتن است. و یا سعدی می فرماید: "امید نیست که عمر گذشته باز آید" که امید نیست به معنای توقع و یا انتظار نداشتن است. 2- معنی دیگر امید، اعتماد و اعتقاد و اطمینان است. فردوسی می فرماید: "هر آنکه موی سیه شد سپید په بودن نماند فراوان امید" در این بیت امید نماندن، به معنای اطمینان نداشتن است. و یا نظامی می فرماید: "پیش تو گر بی سر و پا آمدیم هم به امید تو خدا آمدیم" امید در این بیت به معنای اعتماد کردن است و سعدی می فرماید:" بضاعت نیاوردم الا امید که معنی امید در این جمله اعتقاد داشتن است. 3- یکی دیگر از معانی امید، طمع و آز است. حافظ می فرماید: "امید خواجگیم بود، بندگی تو جستم هوای سلطنتم بود، خدمت تو گزیدم" یعنی بندکی تو را به طمع خواجگی انجام دادم. 4- امید هر گاه با بیم آورده شود، معنای وعده می دهد. بیم و امید دادن، یعنی ترسانیدن و وعده دادن. سنایی می فرماید: "خواهی امید گیر و خواهی بیم هیچ بر هرزه نافرید حکیم 4- مصرع اول یعنی "تو می توانی سخن مرا وعده و یا تهدید بپنداری .... با توجه به همین معانی مختلف، با کلمه امید ترکیب سازی های فراوانی شده است. که بعضی از آنها هنوز رایج و مصطلح هستند و برخی دیگر در ادبیات گذشته بوده اند و امروز استفاده نمی شوند. ترکیباتی مثل: امیدوار، امیدسوز (به معنای ناامید کننده) پر امید (به معنای آرزومند)، نامید، امیدمند (به معنای امیدوار)، امیدگاه (به معنای جای امید) همچنین با کلمه امید، افعال فراوانی ساخته شده است که معانی مختلفی می دهند، بسیاری از این افعال امروزه رایج نیستند، در حالیکه بسیار زیبا و قابل استفاده اند. در ذیل به نمونه هایی از این افعال و معانی آنها اشاره می کنیم. 1-امیدبخش: که امروزه نیز استفاده می شود و به معنای امیدوار کنننده است. 2- امید افگندن: یعنی به چیزی امید بستن، از چیزی یا کسی توقع و چشم داشتن . این فعل امروزه رایج نیست. 3- امید برآمدن: یعنی حاصل شدن امید و به سر آمدن انتظار. فعل زیبایی است که متأسفانه امروزه استفاده نمی شود. 4-امید برخاستن: یعنی ناامید شدن. از انتظار دست کشیدن. این فعل زیبا نیز رایج نیست. 5- امید بریدن: یعنی ناامید شدن که امروزه نیز به کار برده می شود. 6-امید بستن: یعنی امیدوار شدن، دل بستن . این فعل امروز هم کاربرد دارد. 7-امید را پی بریدن: این ترکیب فعلی معنای کنای ناامید کردن دارد و کاملا غیررایج است. 8-امید کوته شدن: که باز ترکیبی کنایی است، به معنای به ناامیدی گراییدن که گاه در ادبیات امروز به کار می رود. 9-امید گسستن: یعنی ناامید شدن که امروزه نیز به کار می رود.

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 41صفحه 16