مجله نوجوان 60 صفحه 20

را به ابزارهای جادوهای سیاه نسبت می دادند. با این حال هنوز عقاید متفاوتی راجع به گربه ها وجود دارد. مثلاً همسران مردان ماهیگیر در سواحل دریاهای دور معتقدند که با نگهداشتن یک گربة سیاه در خانه. می توانند از بازگشت همسرانشان از دریاها مطمئن باشند. در قرن نهم، شاه هنری اوّل جریمة کشتن گربه ها را معادل 60 گونی غلات قرار داده بود. گربه های مصری در مصر، حدود 450 سال قبل از میلاد، اگر کسی گربه ای را می کشت به مرگ محکوم می شد. در این دوران اگر گربة خانواده ای می مرد. همة آنها ابروهایشان را به نشانة عزادار بودن می تراشیدند. مصریها ید طولایی در مومیایی کردن گربه ها دارند و در یک مقبره حدود 300 هزار گربة مومیایی شده، پیدا شده است. گربه های چینی و ژاپنی گربه های دو رنگ سفید و قهوه ای که دریانوردان ژاپنی آنها را می کی می نامیدند. مصاحب و همراه سفرهای دریایی بودند. دریانوردان معتقد بودند. حضور یک می کی در کشتی باعث فرار از بلایا و طوفانها از کشتی می شود. در کل ژاپنیها جزو مردمانی هستند که گربه ها را خوش یمن می دانند. در اکثر مغازه های ژاپن با گربه ای سفید که دست چپش را بالا گرفته مواجه می شویم که این مجسمه نمادی از برکت و فروش خوب صاحب مغازه است. چینیها معتقدند اوّلین گربه از آمیزش یک شیر و یک میمون به وجود آمده است. به همین خاطر خوی جوانمردی شیر و هوشیاری و شیطنت میمون در گربه ها وجود دارد. زنگ انشاء موضوع انشاء: گربه من همیشه با گربه ها مسأله دارم چوننکه زندگیم به آنها وابسته است. اول اینکه چونکه چشمهایم سبز است همه می گویند مثل گربه استم. بعدش چوتکه بی چشم و رو استم و مهبت را زود فراموش می کنم. همه می گویند گربه کوره استم. بعدش چونکه عثبی هستم و زود از جا در می روم همه می گویند مثل گربه چنگ می زند. بعدش چونکه ترم کسیفی استم و ازهام برم می آید و زور می پرم بیرون همه می گویند گربه شور می کند. بعدش چونکه همیشه تفسیرها را به گردن برادر کوچیکم می اندازم و در می روم به می می گویند تو مثل گربه دزده می مونی که تا چوب را می بیند فرار می کند از همه بدتر این است که من هم مثل همه دوست دارم کلاس بگذارم ولی تا می ایم این کار را بکنم بابایم می گوید به گربه گفتند کار بدت درمان است، کار بد کرد و رویش خاک ریخت که خیلی بد و بی ادبی است.