مجله نوجوان 60 صفحه 27
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 60 صفحه 27

استوارت کوچک به یک بار دیدنش می ارزد استوارت یک موش کوچک است. او شخصیت اصلی کارتون بلند و 84 دقیقه ای استوارت کوچک است که در سال 1999 ساخته شده است. کارگردانی استوارت کوچک را روب مینکوف به عهده داشته است. قصة استوارت برای بزرگترها آشنا و برای کوچکترها قبال درک است. بزرگترها به راحتی با حس و حالتهای پدر و مادر استوارت ارتباط برقرار می کنند و کوچکترها، خودشان را به جای استوارت می گذارند. ماجرا از جایی شروع می شود، که خانم و آقای جوانی که یک پسر کوچک دارند، تصمیم می گیرند برادر کوچک پسرشان را از میان بچّه ها بی سرپرستی به نام استوارت آشنا می شوند. استوارت با مهربانی آنها را راهنمایی می کند و آنقدر مؤدب، متواضع و مهربان و با شخصیت است، که آنها تصمیم می گیرند به جای یک بچّة آدم! او را به خانه ببرند. پسر کوچک آنها بعد از اینکه مهربانیهای استوارت را می بیند، بعد از کمی مقاومت کردن، بالاخره با او دوست می شود و در این میان، سر گربة بدجنس و حسود خانواده، بد جوری بی کلاه می ماند. آقا گربه هم بی کار نمی نشیند و با کمک گربه های ولگرد محله، نقشه ای طراحی می کند. آنها یک خانم و آقای موش طمعکار را اجیر می کنند. این زن و شوهر به خانة استوارت می آیند و ادعا می کنند که پدر و مادر واقعی او هستند و در میان اندوه شدید! استوارت را با خود می برند. از اینجا به بعد معمای قصه، همزمان برای سه گروه فاش می شود. از یک طرف پدر و مادر اولی با پرس و جو از پرورشگاه، متوجه می شوند که استوارت، پدر و مادرش را در یک سانحة رانندگی از دست داده و اسناد مرگ آنها وجود دارد. از طرف دیگر خانم موش طمعکار پشیمان می شود و شوهرش را برای دزدیدن موش کوچک سرزنش می کند و در نهایت گربة خانه که می فهمد گربه های ولگرد محلّه می خواهند استوارت را بکشند، به راه می افتد و نهایت تلاشش را برای نجات او می کند و... بالاخره استوارت به خانه اش بر می گردد و زندگی آرام می گیرد. انیمیشن استوارت، جزو انیمیشنهای تلفیقی است. یعنی آدمهای واقعی در کنار عروسکها، نقش بازی می کنند. استوارت یکی از بهترین انیمیشنهایی است که روی حرکات صورت عروسکها با کامپیوتر کار کرده، یکی از صحنه های این فیلم جایی است که گربة خانواده با شنیدن خبر لو رفتن خرابکاریهایش به سرعت سرش را می چرخاند و گوش می دهد. راستش را بخواهید، این حرکت آنقدر زیبا و استادانه انجام می شود که بعید به نظر می رسد حتی بهترین بازیگرهای عالم سینما بتوانند به این خوبی نسبت به شنیدن یک خبر واکنش نشان دهند. فیلم استوارت کوچک روی اعصاب و احساسات آدم قدم می زند، آنها را قلقلک می دهد و شما را کاملاً با خودش درگیر می کند. یکی دیگر از صحنه های بسیار زیبای این فیلم که البته روی اعصاب راه می رود و اشک مخاطب را در می آورد، صحنه ای است که استوارت کوچک به همراه دو موش طمعکار، یعنی پدر و مادر قلابی اش می رود. او سوار یک ماشین مینیاتوری کوچک است و به شیشة عقب ماشین چسبیده و تا جاییکه چشمش کار می کند، حاضر نیست از نگاه کردن به خانة قبلی اش دست بردارد. استوارت کوچک، یک ویژگی مهم دیگر هم دارد، در این فیلم جدا کردن مرزهای تخلیل واقعیت از هم، خیلی خیلی مشکل است. مثلاً در سیندرلا، شما می دانید که خانة سیندرلا، نامادری و سه ناخواهری اش واقعی هستند ولی از حدود فرشتة مهربان، همه چیز تخیلی است. امّا در استوارت این طوری نیست، استوارت موشی است که به فرزندی پذیرفته شده، اتفاقی که در عالم واقع ممکن نیست رخ بدهد ولی در فضای کلّی فیلم، شما استوارت را به عنوان یک آدم کوچک می پذیرند، نه یک موش کوچک و به همین خاطر تخلیلی به نظر نمی رسد. این واقعی بودن بیش از همه به خاطر مهارتهایی است که در متحرک سازی شخصیتهای کامپیوتری و عروسکی قصه رخ داده، موش کوچولو درست مثل یک آدم به روی شما می خندد و چشمهایش پر از اشک می شود. به خاطر همین، شما هم او را مثل یک آدم باور می کنید و با او ارتباط برقرار می کنید، به نظر من، که یک عامله عمر کردم و انیمیشنهای زیادی دیدم و موهایم را در آسیاب سفید نکردم و این دندانها که الآن جایشان خالی است را در طول زندگی ام از دست داده ام و با عصا راه می روم و عینک دوربین پیرچشمی می زنم و استخوانهایم درد می کنند، دیدن استوارت، به قول معروف به یک بارش می ارزد. خود دانید....

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 60صفحه 27