مجله نوجوان 133 صفحه 26
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 133 صفحه 26

آسمانیها قربان ولیئی از دوست داشتن می خواهم از دوست داشتن بگویم.اما مگر می شود از دوست داشتن حرف زد؟شاعران همیشه گفتهاند عشق گفتنی نیست.شنیدنی نیست.خواندنی نیست و عشق آموختنی نیست.عشق آتش است.مگر می شود آتش را روی کاغذ نوشت؟عشق را روی دل روی دل می نویسند و دل با سوختنش بزرگ تر می شود.هر کس که بیشتر می تواند دوست داشته باشد به هماناندازه بزرگتر است.نفرت دل را کوچک و کوچکتر می کند تا آنجا که در نهایت دل را نابود می کند.با دوست داشتن دل آماده ی پذیرایی از زیبایی می شود و دل زیبا می شود. کسی که خود را دوست دارد می تواند دیگران را دوست داشته باشد.کسی که خود را دوست دارد دلش را از خوبی و نیکی و مهربانی پر می کند و اجازه ی ورود به تاریکیها را نمی دهد.و دل مهربان می شود و دل مهربان همه را دوست دارد حتی سنگها و درختها و رودها و. .. وی اینهمه وارد دل می شود و دل بزرگ می شود. دوست داشتن دل را بزرگ می کند تا آماه ی پذیرش بزرگترین زیبایی شود و خداوند به دلهای بزرگ وارد می شود و خداوند بزرگترین است. در آینه ی شعر عاشق شو ار نه روزی کار جهان سر آید ناخواده نقش مقصود از کارگاه هستی (حافظ) حافظ می گوید مقصود و منظور از آفرینش و حیات و هستی عشق ورزیدن است.اگر کسی عاشق نشود و از دنیا برود منظور و مقصود هستی را در نیافته است.خداوند گنجی پنهان بود که دوست داشت شناخته شود پس دوست داشتن بنیاد هستی است: «به عشق است ایستاده آفرینش» کسی که عاشق زیبایی مطلق نیست و شیدای خداوند نشده است نمی تواند هیچ چیز دیگر را به راستی دوست داشته باشد و دوست داشتن او بی اساس است آن که به خداوند مهر می ورزد همه را دوست دارد و چون همه را دوست دارد نمی تواند به هیچ کس و هیچ چیزی آسیب برساند.اخر آفریدههای خداوند را مگر می توان آزرده کرد؟

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 133صفحه 26