
.
محمد امین: من محمد امین ذاکرزاده هستم و بعد
از دارا و ندار در فیلمهای«شازده کوچولو» و «در حریم یار»
بازی کردهام. در «دارا و ندار» هم نقش «مصیب»را بازی
کردهام.
میثم: من میثم راثی هستم. در دارا و ندار نقش
«عرفان» را داشتم. پیش از این فیلم هم در بعضی تئاترها
و برنامههای کودک و نوجوان و تئاترهای خیابانی کار
کردهام.
· چه برداشتی از فیلم دارا و ندار و نقشی که در
آن ایفا میکردید دارید؟
سحر: به نظر من کار سختی بود ولی من با آن کنار
آمدم و خیلی دوستش داشتم. کار هم عالی بود. فیلمهایی
که تاکنون در سینما دیدهام موضوعاتی شبیه به هم دارند
و شخصیتهای اصلیشان حداکثر دو نفر است، ولی اینجا
هفت هشت بازیگر اصلی داشت.
محمد امین: من همان چیزی را که از نقشم
میخواستم درآوردهام. البته لذت اصلی آن در پشت صحنه
بوده که با چند نفر دیگر از بچهها دوست شدیم.
میثم: من هم از نقشم خیلی راضی بودم و دوباره
دوست دارم همان نقش را ایفا کنم. فهمیدم که چگونه
دست نیازمندان را بگیرم. از نقشم راضی بودم، امّا ضمناً
چون آن موقع پدرم تازه فوت کرده
بود، غم و غصه هم داشتم.
· چقدر باور میکردید که
شما یک بازیگر حرفهای
هستید و دارید در یک فیلم
حرفهای بازی میکنید؟ اصلاً
برای این که بازیگر باقی بمانید
تصمیمی داشتید؟
محمد امین: من زیاد به این
که بازیگر حرفهای بشوم، فکر
نمیکردم.
میثم: من دوست داشتم که
حرفهای بشوم، امّا نه مثل آرنولد؛ من به این کار علاقه
داشتم.
· داستان فیلم چقدر به نظر خودتان
میتوانست واقعی باشد؟
سحر: برایم قابل باور بود.
محمد امین: برای من هم قابل باور بود، میتواند
واقعیت داشته باشد.
میثم: من هم باور میکردم. بله،من در زندگی خودم
هم شبیه این مسأله را دیدهام. آن قدر واقعی بود که بعد از
فیلم هم احساس میکردم فقیرم و درآن خانۀ تنگ و
کوچک زندگی میکنم.
· یعنی شخصیت درون فیلمت را با دنیای عادی
خودت یکی کرده بودی؟
میثم: بله، مثلاً من دائماً احساس میکردم مادرم،
مادربزرگم است و با همان لحن درون فیلم با او حرف
میزدم. مادرم هم نمیدانست قضیه چیست و سؤال و
جواب میکرد که چرا این کار را میکنی؟
· بچههای دیگر چطور؟
سحر: من احساس میکردم خیلی بزرگتر شدهام و
دلم میخواست با زور به کوچکتر از خودم کمک کنم.
محمد امین: من هم خیلی تغییر کرده بودم، شده
بودم همان مصیب. بعد از یکی دو
ماه دیگر عادی شدم. تا یکی دو
ماه رفتارم در خانه مثل مصیب بود
و قلدر شده بودم.
· به نظرتان قضیۀ آن
سرقت مسلحانه چقدر با این
داستان منطبق بود؟
محمد امین: میتوان گفت
آخر فیلم باید یک سرقتی باشد.
چون این موضوعی بود که
امیرنوری دائم درموردآن حرف میزد.
این آسانترین راه و کم خرجترین
مجلات دوست کودکانمجله کودک 17صفحه 23