مقایسه انسان و حیوان
انسان حیوان بالفعل در آغاز زندگی دنیا
در مقام خود مبرهن است که انسان در اول پیدایش، پس از طی منازلی، حیوان ضعیفی است که جز به قابلیت انسانیّتْ امتیازی از سایر حیوانات ندارد. و آن قابلیّتْ میزان انسانیت فعلیه نیست.
پس، انسان حیوانی بالفعل است در ابتدای ورود در این عالم؛ و در تحت هیچ میزان جز شریعت حیوانات، که ادارۀ شهوت و غضب است، نیست. و چون این اعجوبۀ دهر ذات جامع یا قابل جمعی است، از این جهت برای ادارۀ آن دو قوّه صفات شیطانی را از قبیل کذب و خدیعه و نفاق و نمیمه و سایر شیطنتهای دیگر نیز به کار می برد؛ و با همین سه قوّه، که اصول مفسدات و مهلکات است، ترقی کند؛ و اینها نیز در او نموّ و ترقی روزافزون نمایند. و اگر در تحت تأثیر مربی و معلمی واقع نشود، پس از رسیدن بحد رشد و بلوغ یک حیوان عجیب و غریبی شود که در هر یک از شئون مذکوره گوی سبقت از سایر حیوانات و شیاطین ببرد، و از همه قویتر و کاملتر در مقام حیوانیت و شیطنت شود.(1)
* * *
کتاباخلاق: انسان شناسی در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 3
انسان دارای مراتب بالقوّه
انسان، عبارت از این صورت ظاهر که می خورد و می آشامد و عرض می کنم که سایر کارهایی که سایر حیوانات هم انجام می دهند، اینقدر نیست؛ با سایر حیوانات فرقها دارد. این مقداری که می بینید که انسان در عالم طبیعت زندگانی می کند، سایر حیوانات هم، سایر موجودات طبیعی هم، همه در این عالم طبیعت، آنهایی که زندگی حیوانی دارند، زندگانی حیوانی می کنند و با انسان مشترکند و آنهایی که زندگی شان نباتی و کمتر از اوست هم این زندگانی را دارند. در میان همۀ موجوداتی که در این طبیعت موجود هستند، انسان اختصاصاتی دارد که سایر موجودات ندارند. یک مرتبۀ باطن، یک مرتبۀ عقلیت، یک مرتبۀ بالاتر از مرتبۀ عقل، در انسان بقوه هست. از اول در سرشت انسان هست که این انسان از عالم طبیعت سیر بکند تا برسد به آنجایی که وَهْم ماها نمی تواند برسد و همۀ اینها محتاج به تربیت است.(2)
6 / 8 / 57
* * *
جدایی انسان و حیوان پس از منزل حیوانیت
انسان تا منزل حیوانیّت با سایر حیوانات هم قدم بوده؛ و از این منزل دو راه در پیش دارد که با قدم اختیار باید طی کند: یکی منزل سعادت، که صراط مستقیم ربّ العالمین است ـ اِنَّ رَبِّی عَلَی صِراطٍ مُسْتَقیمٍ. و یکی راه شقاوت، که طریق معوج شیطان رجیم است.(3)
* * *
پیشرفت در حیوانیت
اگر موفق شدیم که صرف کردیم آن چیزهایی که خدا به ما داده در راه او، ما پیروز هستیم. یک مسلمان و مؤمنی که به آن وظیفۀ شرعیه ای که
کتاباخلاق: انسان شناسی در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 4
دارد، به آن وظیفۀ فطری که دارد، اگر عمل بکند، این پیروز است، ولو در جامعۀ حیوانی انسانها هم مفروز باشد و مطرود باشد. و آن صورت انسانی که برخلاف آن مسیر انسانی رفتار می کند، هر چه هم که پیش برود، هی حیوانیتش زیاد می شود. سبعیتش زیاد می شود.(4)
6 / 8 / 59
* * *
امکان رشد و فساد در انسان
انسان یک موجودی است در ابتدا مثل سایر حیوانات است. اگر رشد بکند، یک موجود روحانی می شود که بالاتر از ملائکة الله می شود. و اگر طرف فساد برود، یک موجودی است که از همۀ حیوانات پست تر است.(5)
11 / 8 / 58
* * *
امکان کمال و پستی در انسان
انسان حیوان نیست، انسان یک موجودی است که در طرف سعادت به بالاترین مقام می رسد، در طرف کمال به بالاترین مقام موجودات می رسد؛ و اگر انحراف داشته باشد، از پست ترین موجودات پست تر است.(6)
8 / 3 / 58
* * *
انسان دارای ابعاد غیرمتناهی
انسان یک اعجوبه ای است که هم در او حیوانیت هست، حیوانی شهوی الی غیرمتناهی و هم در او شیطنت هست الی غیرمتناهی. یک موجودی است همۀ ابعادش غیرمتناهی است؛ از هر راهی که برود آخر ندارد، هر راهی که برود هیچ آخر ندارد و راهها همه غلط، همه
کتاباخلاق: انسان شناسی در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 5
اشتباه، همه منتهی به جهنم می شود الاّ صراط مستقیم؛ آنی که راه انسان است.(7)
21 / 4 / 59
* * *
انسان موجود چند بعدی و جامع
انسان یک موجود جامع است نه یک موجود یک بُعدی یا دو بُعدی. موجودات دیگر بعضی شان یک بُعدی اند، بعضی دو بُعدی اند، بعضی چند بُعدی اند، لکن همۀ ابعاد وجود در سایر موجودات نیست. فقط انسان است در بین همۀ موجودات که یک موجود چندین بُعدی است که برای هر بُعدش احتیاجات دارد. برای رشد هر بُعد او، احتیاج دارد، احتیاجات دارد.(8)
22 / 7 / 57
* * *
انسان دارای قابلیت نامتناهی برای تربیت
انسان در بین این حیوانات ممتاز می شود به اینکه یک ترقیات دیگری، می شود بکند؛ هم در ادراکات با آنها فرق دارد و هم در غایات ادراکات فرق دارد. حیوانات تا یک حدودی ادراکشان هست و محدود و تمام می شود؛ انسان ادراکاتش و قابلیتش برای تربیت، تقریباً باید گفت غیرمتناهی است. پس انسان همۀ عالَم را دارد با اضافه. همۀ چیزهایی که در عالَم هست، از اول موجودات تا آنجایی که آن ممتاز شده، با همۀ حیوانات و با نباتات و با معادن و اینها شرکت دارد، لکن یک اضافه دارد، و آن اینکه در انسان یک قوۀ عاقله و قوۀ بالاتر هست که در آنها نیست.
اگر انسان مثل سایر حیوانات تا همان حدی که حیوانات رشد می کردند بود، انبیا لازم نبود؛ انبیا می خواستیم چه کنیم؛ انسان می آید
کتاباخلاق: انسان شناسی در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 6
اینجا مثل حیوانات زندگی می کند و مثل حیوانات می خورد و مثل حیوانات می خوابد تا می میرد. اینکه احتیاج به انبیا ما داریم برای این که انسان مثل حیوانات نیست که یک حد حیوانی داشته باشد و تمام بشود. انسان یک حد مافوق حیوانی و یک مراتب مافوق حیوانی، مافوق عقل [دارد] تا برسد به مقامی که نمی توانیم از آن تعبیر کنیم؛ و [از] آن آخرْ مقام مثلاً تعبیر می کنند [به ]«فنا»، تعبیر می کنند «کالألُوهِیه».(9)
6 / 8 / 57
* * *
انسان بین دو حدّ
انسان یک موجود عجیبی است. در جمیع طبقات موجودات و مخلوقات باری تعالی، هیچ موجودی مثل انسان نیست. اعجوبه ای است که از او یک موجود الهی ملکوتی ساخته می شود و یک موجود جهنمی شیطانی هم ساخته می شود. موجودات دیگر اینطور نیستند. اینطور نیست که این فاصله باشد بین فرد کامل و مابین فرد جهنمی ناقص. این از مختصات انسان است که حق تعالی او را با جمیع اوصاف و صفات مقدس خودش ایجاد کرده است و همه چیز در او هست. از این موجود، پیغمبر اکرم و سایر پیغمبرها محقق شده است و «ابوجهل» و سایر «ابوجهل ها» هم هست. و واسطۀ ما بین این دو تا هم «الی ما لایُعلم» هست.(10)
6 / 8 / 59
* * *
کتاباخلاق: انسان شناسی در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 7