مجله نوجوان 23 صفحه 21
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 23 صفحه 21

سوژه طلایی کبریت اختراع کبریت ، بدون کشف سوختنی بودن چوب بی معنا بود؛ یعنی حتی اولین کبریتها بدون چوب کبریت وجود نداشتند و انواع مختلف چوب کبریتها ، قبل از به تثبیت رسیدن کبریتهایی نهایی ساخته می شدند. در سال 1618 رابرت بویل ، چوب براق و سفیدی را که با گوگرد پرداخت شده بود با مخلوطی از گوگرد و فسفر آغشت. این چوب آنقدر زود آتش می گرفت که عملا غیرقابل استفاده بود. کبریتهای بی خطر برای اولین بار در سال 1844 در سوئد ساخته شدند. در این کبریتها فسفر قرمز را روی سطح زبری که روی قوطی کبریت است می مالند؛ یعنی فقط هنگامی که چوب کبریت را روی همان قسمت خاص می کشند ، آتش می گیرد. ضرب المثل های چوبین 1) چوب استاد گل است ، هرکه نخورد گل است. 2) چوب از بهشت آمده. 3) چوب به دست خرس دادن آسان است و پس گرفتن مشکل. 4) چوب به سوراخ ، یا به لانه زنبور کرده اند.(زمانی که عده زیادی از جائی بیرون بیایند.) در شعری هم این تعبیر را به کار برده : چون برف به هم در شده بینی به هوا بر گویی که بشورید کسی خانه زنبور 5) چوب تر را چنانکه خواهی پیچ نشود خشک جز به آتش راست (منظور این است که هرچیزی را باید از خردی و کوچکی تربیت کرد. به زبانی دیگر : هرکه در خردی ادب نکند در بزرگی فلاح از او بر خواست سعدی گوید : تا نهال تر است باید راست کرد. 6) چوب خدا صدا ندارد ، هرکه بخورد دوا ندارد. (منظور رها نشدن از مکافات است) 7) چوب دو سر طلاست (یا) چوب دو سر نجس است. (به کسی می گویند که نزد دو طرف دعوا یا دو خصم ، منفور است. به زبانی دیگر : از اینجا رانده از آنجا مانده) 8) چوب را از پهنا پرتاب کردن (با قصد عجله و شتاب در کاری عمل را طوری انجام دادن که سبب کندی کار شود.) 9) چوب را به خر و گار می زنند. (اشاره دارد به این اشعار : تا نباشد چوب تر فرمان نبرد گاو و خر و یا اینکه چوب زدن مخصوص حیوانات است نه انسان و آدمیان را سخنی بس بود و گاو بود کشخله در پس بود.) 10) چوب را که برداشتی گربه دزد می گریزد. (منظور این است که کسی که حسابش پاک نیست ، با تهدیدی می گریزد. برعکس آن این مثل است : آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است؟) 11) چوب صندل بو ندارد ، هیزم است! 12) چوب کج شایستگی ستون ندارد. 13) چوبک در میانه شکستن (چوبک شکستن در قدیم به علامت خط و نشان کشیدن بوده است.) ابن یمین می گوید : من بصد تیغ او می نبرم او داند در میان من و خود چوبک اگر می شکند 14) چوب نرم را کرم خورد (یا) چوب نرم را موریانه خورد. (اشاره به این نکته است که اگر گرگ نباشی گرگانت بخورند. به زبانی دیگر شاعران بسیاری به این نکته اشاره داشته اند که مهربانی بیش از حد جایز نیست. مثلا : همیشه به نرمی تو تن درمده بموقع برافکن بر ابرو گره بنرمی چو حاصل نگردد مراد درشتی ز نرمی در آن حال باد یا مولوی می گوید : هین مشو چون قند پیش طوطیان بلکه زهری شو ، شو ایمن از زبان)

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 23صفحه 21